جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
اگر هنوز یک استاد نیستید، اگر هنوز نمیدانید که یک بودا هستید، آنوقت نمیتوانید بگویید که یک بودا هستید. زیرا آن کارمای بسیار بدی است. […] این بدترین جنایتی است که میتوانید در قانون ِ معنوی کائنات مرتکب شوید. به همین دلیل وقتی [استاد] نیستید نباید خود را بعنوان یک استاد معرفی کنید. بودا گفت که اگر چنین گناهی کنید، بودا گفت که اگر چنین گناهی کنید، به جهنم دائمی محکوم میشوید. چون هیچ چیز نمیدانید. [...] و باعث میشوید پیروانتان فکر کنند که شما چیزی هستید. و بعد شما به نحوی عمل میکنید که مقام تمام بوداها را پایین میآورید، مثلا مقام برتر و مقدس آنها را با سطح پست، شیطانی و تسخیرشده خود مقایسه میکنید. الان متوجه شدید؟ پس اینکار را نکنید.اگر شما یک بودیساتوا هستید، یک بودیساتوای واقعی، آنرا خواهید دانست. اگر درمورد دنیای معنوی درونی واقعی چیزی نمیدانید، پس [بودیساتوا] نیستید. پس، افراد آسیبپذیر را با انگیزه پَست شیطانی خود، فریب ندهید! بودیساتوای کوانیین، او میدانست. او به بودا گفت که چه چیزی دارد، چه چیزی ممارست میکند - متد کوانیین، متد شنیدن از درون، متد آموزش درونی. در نتیجه او میتواند در همه جا بشنود و به همه موجودات ذیشعور که از او کمک میخواهند کمک کند. او به بود و اطرافیان بودا، حقیقت را میگفت، درمورد سطح معنوی واقعی اش. گاهی بودیساتوای کوانیین به شکل زن ظاهر میشود و گاهی بهشکل مرد پس میتوانید او را آقا یا خانم خطاب کنید، فرقی نمیکند. در روح، ما واقعا هیچ اندام فیزیکی جنسی نداریم تا بتوان گفت: "من یک مرد هستم" یا "من یک زن هستم".من در زندگی قبلی، آخرین زندگی درست قبل از این زندگی، یک مرد در هند بودم. من بابا ساوان سینگ جی ماهاراج بودم. حالا من حقیقت را به شما میگویم. من دیگر نمیترسم که حقیقت را به شما بگویم. قبلاً بیشتر پنهان کار بودم. من شخصا همه اینها را به شما نگفته بودم،و حالا من امروز دو چیز را به شما میگویم. در آخرین زندگی، من بابا ساوان سینگ جی ماهاراج بودم. و این زندگی – من خود واقعی ام هستم - «بودای بزرگ» واقعی، این بار برای یک هدف خاص آمده است. من هر روز همه چیز را فدا میکنم، چیزهای زیادی. هر روز مشکل دارم درد دارم؛ هر روز مشکل دارم درد دارم؛ موضوع های ناخوشایند. اما میتوانم با همه آنها کنار بیایم. میتوانم با همه آنها کنار بیایم. من شخصا همه اینها را به شما نگفته بودم، چون میخواهم کارم را روی کره زمین کمی طولانی تر، امن تر حفظ کنم، برای همه شما. [اینها را] نمیگویم تا برای من متاسف باشید. نه، نه. اگر بتوانم به کسی کمک کنم، حاضرم. فقط اینکه باید حقیقت را الان بدانید، اگر احیانا… من در حال بهبودی هستم، اما مطمئن نیستم که بتوانم از نظر بدنی طولانی مدت دوام بیاورم. پس من فقط دو چیز را به شما میگویم، زیرا دیگر نمیترسم. حالا دیگر کسی نمیتواند بلای بیشتری سر من بیاورد.با رحمت خداوند، میتوانم به هر کسی کمک کنم. میتوانم هر کسی را که به من اعتماد دارد، و به من ایمان دارد رستگار کنم. اما آنها باید شفیق تر باشند، همچنین بخاطر خودشان- تا یک انسان باوقار باشند. نه اینکه فقط به کمک من تکیه کنند. خدا به کسانیکه به خودشان کمک کنند، کمک میکند. به این شکل است. شما باید به خودتان کمک کنید. شماها بودا هستید – بوداهای آینده، منظورم در راه رسیدن به بودا هستید. شما فرزندان خداوند هستید. لایق آن باشید. همین. موقر باشید. بخاطر خودتان و دیگران خوب باشید. و هر روز از خدا سپاسگزار باشید، از تمام قدیسین و فرزانگان که با فداکاری نهایت تلاش خود را برای شما میکنند. بهمین جهت جای تعجب نیست که همه پیروان اساتید واقعی، واقعاً آنها را میپرستند و واقعاً از آنها سپاسگزار هستند. زیرا آن شاگردان تجربیاتی دارند از عظمتِ قدرت و برکت استاد.مسلما شما شاگردانم هستید؛ شما بهترین هستید. شما قدرتمندترین روی این سیاره هستید. و شما این را میدانید. مهم نیست که بقیه چند سال ممارستِ [معنوی] میکنند، هرکسی آن تجربیاتی را که شما در درون دارید را ندارد - تجربیات درونی ِ دنیای درون، دیدار با خدا، دیدار با عیسی مسیح، دیدار با بودا در سرزمین مقدس خودشان. هرکسی در این سیاره چنین چیزی را ندارد. شاید [تجربیاتی از] سطح پایینتر داشته باشند، مثلا سطح آسترال - آن سطوح هم آنقدر زیبایند هیچکس نمیخواهد آن را ترک کند و به این [دنیای] آشفته بازگردد و، ببخشید، این دنیای نه چندان تمیز در قلمرو فیزیکی. اما شما به اصطلاح شاگردانم، عالی هستید. شما فوق العاده هستید؛ شما قدرتمند هستید. کسی نمیتواند کاری که میکنید را انجام دهد.منظورم این نیست همه شما اینطوری هستید. خودتان را بررسی کنید، و خواهید فهمید که آیا شما خوب، متوسط یا پایینتر هستید. یا حتی بدتر از پایین - برخی از شما هنوز توسط افکار شیاطین، تسخیر هستید. بنابراین، به شیاطین اجازه میدهید از شما برای منافع خودخواهانه خود استفاده کنند. و این تاسفبار است، زیرا من نمیتوانم به شما کمک کنم. چون شما برخلاف آموزههای من عمل میکنید. شما برای مدت طولانی شاگرد من بودهاید - برخی از آن افراد - و من هرگز از شما یک ریال یا هیچ چیزی نخواستهام. پس چگونه میتوانید اینکار را با دیگران کنید؟همهٔ به-اصطلاح راهبانم، حتی اگر آنها را بفرستم تا برای تشرف دادن به دیگران بروند، من هزینه آنها را میپردازم. من هزینه بلیط هواپیما، تاکسی، بنزین را میپردازم، حتی اگر یکی از برادران یا خواهران شما آنها را (با ماشین) به محل تشرف خودشان ببرد. ما هرگز چیزی از شما نمیگیریم. پس چرا، اگر اصطلاحا از من پیروی میکنید، از من تقلید میکنید، هر کاری را شبیه من انجام میدهید، ولی از بقیه پول میگیرید؟ این خوب نیست. باید بدانید که این یک کارمای بسیار بد برای شما دارد. مردم پول شان را با عرق و اشک بهدست میآورند. آنها خانواده خود را دارند که باید از آنها مراقبت کنند. آنها باید مالیات دولت را بپردازند. آنها ماشین دارند که باید تعمیر شود. آنها باید از فرزندان خود مراقبت کنند که همیشه سالم و تندرست نیستند. آنها باید از والدین خود مراقبت کنند. باید نگران خواهر و برادرهایشان نیز باشند. آنها کارهای دیگری برای انجام دادن دارند. پول آنها عرق و اشک آنهاست. بهمین دلیل من کسب و کار دارم: برای مراقبت از راهبانم، و برای هر هزینهای که دارم.فعلا، هزینههایم خیلی کم است چون روزی یک بار غذا میخورم. یا هرازگاهی شاید سوپ (وگان) یا چیزی ساده. اما اکثراً فقط همان است. خوردن یکبار در روز، حس سیری میدهد و به اندازه کافی خوب است. و اگر در غروب کمی احساس گرسنگی کنید، فقط کمی آب- آب گرم یا آب سرد بنوشید، بسته به آب و هوا، یا بسته به میل شما دارد- و آنگاه اوکی خواهید بود. آن حس زودگذر است. شاید برای چند ثانیه احساس گرسنگی کنید، و بعد مشغول هستید، کار دیگری انجام میدهید - میروید مدیتیشن میکنید، برای تشکر از خدا، بوداها و استادان سجده میکنید، بعد دیگر اصلا حس گرسنگی ندارید – گرسنگی فقط توهم است، حقیقتا.درمورد سوپ (وگان)، اگر بخواهید مانند بسیاری چیزهای دیگر آن را تقلید کنید، امروزه بسیار آسان است. حتی نیازی به آشپزی ندارید. حبههای عصاره سوپ یا پودر سوپ (وگان) موجود هستند. فقط آن را در یک کاسه (فنجان) میریزید و یکی دو برگ کاهو را در آن میریزید و روی آن آب داغ میریزید و تمام. می توانید بلافاصله آن را بنوشید. یا مقداری مواد خشک، پودر خشک (وگان) - سوپ بسیار رقیق و بسیار ساده. اگر واقعاً گاهی مشکل معده دارید، چون گاهی وقتی در طول چند روز زیاد چیزی نمیخورید وقتی حالتان خوب نیست، یا خیلی استرس دارید، نمیخواهید چیزی بخورید، درنتیجه خیلی کم میخورید. و شاید بعدازظهر کمی مشکل معده حس کنید مثلا گاز و معده درد، پس بهتر است چیزی بنوشید، یا آب یا این نوع سوپ ساده (وگان). من بهندرت از آن استفاده میکنم. من تا الان استفاده نکردهام. اما اگر بخواهید، میتوانید. من فقط یکی دو تا از این بستههای کوچک (وگان) را درصورت نیاز آماده کردم، اما نیازی به آن نداشتم. اگر نمیخواهید دائم خرید کنید، چیزهای خشک تهیه کنید. مراقبت از خود بسیار ساده است. اگر میخواهید تقلید کنید، اما من چیزی را توصیه نمیکنم.درمورد لباسی که میپوشم، من دیگر لباس راهبان یا هیچ لباس روحانی را نمیپوشم، حتی اگر به برخی از فرقههای راهبان هم پیوسته بودم: هندوئیسم، بودیسم، و همچنین مسیحیت. من گواهینامهی مبلغ بودن را دارم. من بهعنوان یک مبلغ گواهینامه دریافت کردهام. اما هیچکدام را نمیپوشم زیرا نمیخواهم یک دین را جدا کنم و آن را بهعنوان تنها دین، بهترین، اعلام کنم و بقیه حقیر باشند. پس نمیخواهم (ردا و لباس روحانی بپوشم). چون قبلاً برخی گفتند که میخواستم با پوشیدن ِ ردای مشابه، شاگردان و پیروان آنها را بگیرم!من همچنین، نمیخواهم مردم به من تعظیم کنند، به من سجده کنند و چون یک راهب هستم به من کمک [مالی] کنند. درنتیجه من پول خودم را بهدست میآورم، این هم یکی از دلایل هست. چون احساس میکنم انسانها در امرار معاش خود به اندازه کافی رنج میبرند. چرا من باید بار بیشتری بر دوش آنها بگذارم؟گروه کاری من افراد زیادی دارد. من باید از آنها مراقبت کنم. این آغازی بود که چرا ما تجارت راه انداختیم. زیرا من قبلاً خانهای نداشتم و افراد زیادی بهعنوان راهب، پیرو من بودند و آنها درهرجایی زندگی کردند - در میان بوتهها و در مزارع یا در ساحل رودخانه کمپ میزدیم. این شرایط برای آنها خوب نبود. آنها جوان بودند، پس فکر میکردم باید بهتر از آنها مراقبت کنم. پس ما کسب و کار راه انداختیم و از آن زمان به بعد ادامه یافت.و سپاس از خدا و همه برکات بودا که ما نیز میتوانیم تجارت کنیم تا بتوانیم خرج خودمان را دربیاوریم؛ و هرچقدر اضافه باشد، میتوانیم به دیگران کمک کنیم که در شرایط وخیم هستند مانند قربانیان ِ جنگ یا بلایا هستند. من برای تمام کمک و سخاوتِ بهشت به لطف خدا سپاسگزارم که توانستم از خودم و تیم خودم مراقبت کنم: افرادم، افراد مقیمی که باقی ماندهاند - راهبان و راهبههایی که هنوز مانده اند.