جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

مکان قصرهای مقدس، قسمت ۳ از ۳

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

این قصرهای پرستش، کمک میکنند که بطور طبیعی محیط اطراف را باثبات کنند، جوّ آنجا و تمام موجودات در آن نزدیکی را برکت دهند. و در ضمن، یکروز درحالیکه سفر میکردم، میخواستم از دست تمام کلیدهای خانه خلاص شوم، کلید های آشرام یا دستگاه های کنترل از راه دور و غیره... ولی بهشت به من گفت که آنها را نگه دارم، بخاطر همین دلیل منفعت به دیگران. پس تمام معابد و کلیساهایی که ما ساختیم، در مقایسه با قصرهایی که خدایان، الهه‌ها برای آن اساتید ساخته بودند، هیچ ارزش فیزیکی ندارد. پس فرقی نمی‌کند که وقتی آنها از دنیا می‌روند، معابد باشکوه داشته باشند یا نه؛ آنها همیشه دارند. […]

آنها، خدایان، خودشان این کار را می‌کنند. هیچکسی از آنها نمی خواهد. من هرگز نمی‌دانستم که آنها چنین کرده‌اند تا بعداً که اتفاقی در آنجا افتاد. و سپس از برخی خدایان محلی ‌پرسیدم: "چرا چنین چیزی اتفاق افتاد؟" سپس برای من توضیح ‌دادند: "چون فلان شخص به جزیره‌ شما آمد که قبلاً شما در آن ساکن بودید، و آرامش و ساخت و ساز خدایان پیشکش کننده را برهم‌ زد." خدایان پیشکش کننده را برهم‌ زد." این کلمات آنها است، نه من. اینها همه کلمات آنهاست‌، ‌"خدایان پیشکش کننده." من هرگز از آن کلمات استفاده نمیکنم. من هرگز نمی‌دانستم چنین کلماتی وجود دارند تا زمانی که از آن گزارش مطلع شدم. فلان شخص آمد و آرامش آنها، آرامش خدایان پیشکش کننده را برهم‌ زد، چون من از آنجا رفته بودم. من دیگر آنجا نیستم. پس، پرسیدم: "اما چکار کردند که مزاحم آنها شدند؟" و آنها گفتند: "چون او وارد شد و انرژی‌های غیرپاکی را به محوطه ساختمان آنها وارد کرد، به جایی که آنها قصری برای پرستش شما می‌سازند." اینگونه من از آن باخبر شدم.

در آن جزیره کوچک فقط یک چادر یک نفره بود - من آنرا نزدیک محل تخم گذاری شخص-قو گذاشته بودم: برای چند ماه آنجا بود. و خیلی بعد از اینکه آنجا را ترک کردم یک راهبه مقیم مرکز مدیتیشن آنرا از آنجا برداشت، ولی خدایان به حساب آورده بودند که من قبلا آنجا ساکن بودم و یک قصر برای پرستش ساخته بودند. در یک مکان، بعد از رفتنم از آن مکان، چند متشرف به آنجا رفتند، چون گفته بودم به اشخاص- پرنده، قو یا سایر حیوانات غذا دهند...

پس، حتی برای شخص متواضعی مثل من، و من هنوز در اینجا زنده هستم، آنها همچنان چنین احترامی را قائل هستند. حداقل نصف سال طول می‌کشد تا این نوع قصر تمام شود، و شما آنرا با چشم فیزیکی‌ نخواهید دید. اما اگر خوب مدیتیشن کنید، شاید بتوانید آنرا ببینید، یا اگر مخلص باشید، شاید به شما اجازه دهند آنرا ببینید. همه نمی‌توانند این نوع قصر را ببینند. پس، مردم باور نمی‌کنند که چنین قصر ِ پرستشی در هوا برای استاد یا قدیس و فرزانه ای واقعاً وجود داشته باشد.

پس، در طول این قرن‌ها یا هزاران سال، می‌توانید تصور کنید که چند قصر مانند این بر روی زمین ساخته شده‌ است، برای یادبود و پرستش استادانی که آمده‌ و برای سیاره مان رحمت آورده اند و بعد، از لحاظ فیزیکی ما را ترک کرده‌اند؟ این قصرهای پرستش، کمک میکنند که بطور طبیعی محیط اطراف را باثبات کنند، جوّ آنجا و تمام موجودات در آن نزدیکی را برکت دهند. و در ضمن، یکروز درحالیکه سفر میکردم، میخواستم از دست تمام کلیدهای خانه خلاص شوم، کلید های آشرام یا دستگاه های کنترل از راه دور و غیره... ولی بهشت به من گفت که آنها را نگه دارم، بخاطر همین دلیل منفعت به دیگران. پس تمام معابد و کلیساهایی که ما ساختیم، در مقایسه با قصرهایی که خدایان، الهه‌ها برای آن اساتید ساخته بودند، هیچ ارزش فیزیکی ندارد. پس فرقی نمی‌کند که وقتی آنها از دنیا می‌روند، معابد باشکوه داشته باشند یا نه؛ آنها همیشه دارند.

هروقت از منطقه‌ای به منطقۀ دیگر نقل‌مکان می‌کردند، قصر‌هایشان همیشه چند برابر می‌شده. از هرجا که عبور می‌کنند، خدایان اطراف آن منطقه یا در جوار آن گرد هم می‌آیند، از قدرت خود استفاده می‌کنند و چنین قصرهایی را برای قدردانی، یادبود استاد و برای پرستش استاد می‌سازند، فقط برای ‌اینکه همه دنیا بدانند - در دنیای نامرئی. ما، در دنیای فیزیکی و مرئی، بندرت از آن اطلاع داریم و بندرت میتوانیم آنرا ببینیم.

پس اگر جایی رفتید، و دیدید که مردم بومی می‌گویند: "لطفاً مزاحم آن منطقه، این منطقه نشوید"، می‌تواند به‌این‌دلیل باشد که آنها از مقدس‌بودن یک مکان آگاه‌ هستند. پس لطفاً با احترام گوش کنید. قبلاً، چون انسان‌ها فقط به قدرت فیزیکی‌شان - تفنگ و چاقو و این‌ها تکیه می‌کردند – گاهی زمین‌های مردم بومی را می‌گرفتیم و خدایان را می رنجاندیم با تصرف سکونتگاه، معابد ‌پرستششان و همه این کار‌ها و بعد ‌بدشانسی نصیبمان میشد و مصیبت بر سرمان می آمد، فقط به‌این‌دلیل که نادان بودیم. ما نمی‌توانیم آنچه را که غیب‌بین‌های بومی می‌بینند، ببینیم. در هر کشور یا جامعۀ بومی، کسی هست که دربارۀ طبیعت می‌داند، کسی که می‌تواند فراتر از موانع فیزیکی ببیند و چیزهایی ببیند که افراد عادی نمی‌توانند ببینند. اما به‌دلیل جهل، بسیاری با سلاح‌های فیزیکی قوی و با زور می آیند و بومیان را مجبور می‌کنند از سرزمینشان دور شوند، از عبادتگاهشان، از کوه‌ها، مزارع، تپه‌ها و جنگلهای مقدسشان، فکر می‌کنند این افراد احمق هستند یا خرافاتی هستند، یا چیزی از علم نمی‌دانند.

اما به ‌هرحال علم هرگز نمی‌تواند بسیاری چیزها را توضیح دهد. حتی امروزه با یکعالمه فناوری‌های پیشرفته، پدیده‌های بسیاری در هوا و دریا و جنگل‌ها یا کوه‌ها ثبت شده‌اند که علم نمی‌تواند توضیحشان دهد. چه برسد به چیزهایی که دوربین‌ها نمی‌توانند ثبت ‌کنند، چشم‌های معمولی نمی‌توانند ببینند، دست‌های معمولی نمی‌توانند لمس‌ کنند، پاها نمی‌توانند از آن عبور کنند، مثلاً چنین چیزهایی. پس خواهش میکنم، به شما یادآوری می‌کنم - خب ما قبلاً بارها درباره‌اش صحبت کرده‌ایم، اما دوباره به شما یادآوری می‌کنم - لطفاً هر گامی که بر روی زمین برمیدارید، سپاسگزار باشید، احترام قائل باشید. در این صورت، دردسر و فاجعه کمتری در زندگی‌تان خواهید داشت.

و اگر می‌توانید زمان تان را کنترل کنید، شب‌ها خیلی دیروقت بیرون نروید، چون در نیمه ‌شب - اگر هنوز شیاطین و ارواحی روی کره زمین داشته باشیم - در نیمه‌ شب - می‌دانید، نصفه‌ شب، پادشاه کارما، شیاطین و ارواح را آزاد می‌کند تا بتوانند بیرون بروند، و در انجام کاری که باید انجام دهند آزاد باشند. گاهی آن برایمان خوب است، گاهی برایمان خوب نیست. گاهی کُشنده است، گاهی موجب ترس مردم می‌شود، اینکه عقلشان را از دست میدهند، دیوانه ‌شوند یا کارهایی انجام دهند که بعداً، وقتی از تسلط شیطان بیرون می‌آیند، اصلاً به یاد نمی‌آورند. مثل افرادی که در خواب راه می‌روند، اگر کاری انجام دهند یا جایی بروند، وقتی به رختخوابشان ‌برمی‌گردند، چیزی را به یاد نمی‌آورند.

به‌هرحال، برای زیستن در این زندگی فیزیکی، حتی به‌عنوان یک رهرو معنوی، همیشه باید مراقب باشید، و بهترینتان را ارائه دهید، شفقت تان را که از تمام تعالیم اساتید آموخته‌اید و آنرا بیشتر و بیشتر توسعه دهید، یا آنرا بیشتر و بیشتر به خودتان یاد‌آوری کنید، بوسیله مدیتشین، بوسیله رحمت خداوند. آنرا کامل نشان دهید، عشقتان را نشان دهید. عشق تان را ارائه دهید، با عشق تان عمل کنید، با عشق تان به کسانی که اطرافتان رفتار کنید. شما هرگز نمی‌دانید به چه کسی کمک می‌کنید. ممکن است یک قدیس در لباس مبدل باشد. او می‌تواند یک قدیس یا رهرو معنوی خیلی روشن‌ضمیر ‌باشد، ولی متواضعانه مثل دیگران زندگی میکند. درست مثل "کبیر".

"کبیر قدیس" را می‌شناسید؟ او به شغل خود به‌ عنوان یک بافنده ادامه داد. و مثلا بودا، او شاهزادۀ یک قلمرو سلطنتی بود، اما او فقط با ردای کهنه اش راه می‌رفت تا برای غذا گدایی کند. و بسیاری دیگر از اساتید پا برهنه راه می‌رفتند و بی‌صدا و فروتنانه به انسان‌ها خدمت می‌کردند، تا ‌اینکه آنها را پیدا کردند و اعدام کردند، تا‌ اینکه آنها را پیدا کردند و اعدام کردند، زنده سوزاندند، مصلوب یا ترور کردند. شما این‌ها را میدانید. هرچه بیشتر درمورد چگونگی رنج اساتید بخوانید، بیشتر قدردان آنها می‌شوید، در اعماق قلبتان تحت تاثیر قرار میگیرید و عهد می‌کنید که بیشتر و جدی‌تر ممارست ‌کنید تا محبتشان را جبران کنید تا قدردانی‌‌تان به عشق و فداکاری آنها را ابراز کنید.

بسیاری از اساتید در گذشته فقط همان کاری که باید را انجام می‌دادند - یک شغل معمولی، یک زندگی معمولی - و شما هرگز آنها را نمی‌شناسید مگر‌اینکه چشمان غیب‌بین یا چشمان معنوی داشته باشید که با آن بتوانید هاله‌شان را ببینید. آن‌وقت می‌دانید که آنها وجودهایی سطح بالا هستند، نه انسان‌های معمولی. لازم نیست حتی ببینید. صرفا به همه کسانی که تعامل دارید احترام بگذارید و با آن‌ها بامحبت رفتار کنید و خداوند درونشان را ببینید، چه آنها از مقام والای خود در کائنات به‌عنوان فرزندان خداوند آگاه باشند یا نباشند. فقط خوب باشید، مهربان باشید، آن‌وقت زندگی تان بهتر خواهد بود. این تمام چیزیست که می‌خواهم به شما بگویم. نیازی به یافتن قدیسین نیست تا با آنها مهربان باشید تا بتوانید برکت کسب کنید. نه، نه، این مانند تجارت است. این سطح-پایین است. با همه بی ‌‌قید و شرط باشید، آن‌طور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود، طوری‌که انگار در موقعیت آن‌ها هستید. همیشه فکر کنید شما آن شخص دیگر هستید، بعد می‌دانید چگونه با آن‌ها رفتار کنید.

از همه شما سپاسگزارم که با پشتکار بسیار ممارست معنوی می‌کنید، به من اعتماد دارید و هر روز به یاد خداوند هستید و خداوند را شکر می‌کنید، از همه اساتید تشکر می‌کنید و تا آنجا که می‌توانید کارهای نیک انجام می‌دهید، یا اگر درموقعیتی قرار میگیرید بی‌قید و شرط به همه نیازمندان کمک می‌کنید. هرگز فکر نکنید آن‌ها باید از شما قدردانی کنند یا به شما پاداش دهند، یا اینکه بهشت به شما پاداش خواهد داد. اما شما پاداش خواهید گرفت، حتی اگر آن را نخواهید. فقط به همه چیزهایی که می‌بینید یا نمی‌بینید احترام بگذارید. بدانید که انرژی خداوند همه‌جا هست، انرژی قدیسین و فرزانگان برای کمک، ارتقا و آرامش شما به وفور وجود دارد. آن‌وقت با همه طوری رفتار می‌کنید انگار او یک استاد است، او یک قدیس است. یا فرقی نمیکند - مانند یک همنوع با او رفتار میکنید.

وقتی به مراقبت از برخی بیمارانِ اطرافم در بیمارستان کمک می‌کردم، بررسی نکردم آن‌ها قدیس یا فرزانه یا چیز دیگری هستند. صرفا کمکشان کردم چون به آن نیاز داشتند، چون آن زمان قادر بودم و همه پرستاران و پزشکان شدیدا مشغول بودند. شما نمی‌دانید؛ وقتی به برخی بیمارستان‌ها می‌روید، سرشان خیلی شلوغ است. افراد عاجز و مریض در همه طرف شان هستند. و برخی آن‌قدر بیمارند که با احساس عجز و دردشان فقط اشک می‌ریزید. پس کمک کوچک شما، کلمات دلگرم‌کننده‌ اندک تان، چشمان مهربانتان، خدمت فروتنانه‌تان، کمک می‌کند که آنها کمی احساس آرامش کنند. برخی حتی اقوام یا دوست و خانواده ندارند. کاملاً تنها هستند و بیمار، تنها، درمانده و ترسیده‌اند.

تصور کنید شما جای آنها بودید. دوست داشتید با شما چگونه رفتار شود- اینکه محبت بگیرید، به شما تسلی داده‌ شود، به شما مهربانی نشان داده‌ شود؟ پس آن را طوری انجام ‌دهید انگار برای خودتان است. زیاده‌روی نکنید، در حین انجام آن زیاد سروصدا نکنید، این کار را نکنید تا همه پرستاران ببینند و از شما تعریف کنند. ممکن است ببینند، و شاید از شما تعریف کنند، مانند مورد من. اما نباید احساس غرور یا رضایت‌ کنید به‌خاطر پاداشی که با کلمات و عمل دریافت میکنید. صرفا این کار را انجام ‌دهید، به‌این دلیل که می‌خواهید، چون شخصی به کمک شما نیاز دارد. همین. این را به‌خاطر بسپارید.

و هرگز نمی‌دانید، شاید به یک قدیس کمک کرده باشید، یک استاد که آشکارا برایتان شناخته‌شده یا مشهور نیست، یا فروتن‌تر از آن است که حتی چیزی بگوید. اما آنها بی ‌سروصدا به شما برکت خواهند داد. و هرگز متوجه نمی‌شوید چرا زندگی شما ناگهان بهتر می‌شود، به‌عنوان مثال، چرا رابطه شما شادتر است، چرا در شغلتان ارتقاء می‌گیرید، به شغل بهتر، موقعیت بالاتر و غیره. اما این‌ط‌ور نیست که آن ‌را می‌خواستید یا آرزو می‌کردید.

همیشه باید با عشق به دیگران کمک کنید. تمام چیزی که هست همین است. فقط با عشق، همه‌چیز را با عشق انجام دهید - با خودتان، با خانواده، بستگان، دوستان و غریبه‌ها - هروقت آنها نیاز دارند. و حتی وقتی نیاز ندارند نیز، اگر می‌توانید به آن‌ها عشق بدهید، به خانواده تان- این زندگی شما را شادتر می‌کند. چون اگر اعضای خانواده‌تان خوشحال باشند، پس شما خوشحال هستید. قطعا همین‌طور است. یک بازتاب وجود دارد. درست مانند آینه - وقتی به آینه نگاه می‌کنید، یک آینهِ خوب، منعکس می‌کند که زیبا هستید یا نه. بسیار خب. این خیلی ساده است.

سپاسگزارم که به یاد خداوند هستید و خداوند را ستایش میکنید، و شکرگزار خداوند و همه‌ قدیسین و فزرانگان و استاد هستید، هر روز و هروقت که می‌توانید. و تا آنجا که می‌توانید مدیتیشن‌ کنید. به یاد داشته باشید با اسامی مقدس از خود محافظت کنید، و با "هدیه"، اگر آنرا دارید. بسیار خب. باشد که به تمام آرزوهای شریفتان برسید. باشد که خداوند هرگز نگذارد "او" را فراموش ‌کنید. آمین. دفعه بعد دوباره با شما حرف می‌زنم. دوستتان دارم، دوستتان دارم، دوستتان دارم.

Photo Caption: بعضی ها خیلی قوی بنظر نمیرسند، ولی خیلی چیزها ارائه میکنند

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (3/3)
1
2024-06-04
5576 نظرات
2
2024-06-05
4670 نظرات
3
2024-06-06
4536 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید