جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

کار پرشهامت استاد اعظم چینگ های برای دنیا، قسمت ۷ از ۱۲

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

ما باید برای هر آنچه که برای مردم خوب است دعا کنیم. هر آنچه که برای سیاره، برای دنیا، برای حیوانات خوب است، آن باید اتفاق بیافتد.

سئوال این بود که آنها سیستم پادشاهی دارند و چه کسی آنها را انتخاب کرده، درسته؟ (بله، استاد.) اگر آن موجود، در یک خانواده سلطنتی متولد شده باشد، آنوقت، آنها بطور اتوماتیک، عنوان سلطنتی را به ارث میبرند.(وای.) بله! زیرا این نژاد از افراد، این نژاد از موجودات، مانند ماهی یا سایر موجودات، آنها شریف هستند. اگر والدین آنها شریف باشند، بچه ها هم شریف خواهند بود و خوب خواهند بود و از کودکی به آنها یاد داده میشود که چگونه حکمرانی کنند، چگونه با افرادشان مهربان باشند. و بعد، این بطور اتوماتیک منتقل میشود. اگر پادشاه، بخاطر ازدواج یا «کارما»، باید جایگزین شود، یا اگر فوت کند و چنین چیزی، آنگاه، شاهزاده یا شاهدخت بر سر قدرت می آید و جای او را میگیرد. خب؟ (صحیح. بله استاد.) وگرنه، آنگاه شورای سلطنتی یکنفر را انتخاب میکند. آن جانشین نباید حتما از خانواده سلطنتی باشد. میتواند یک موجود عادی غیر از خانواده سلطنتی باشد ولی کسی که بخاطر فضایل، درست بودن، عادل بودن و نیکخواه بودن و خردش شناخته شده است. آنگاه، آنها او را بعنوان رهبر خود انتخاب میکنند. (بله، استاد.)

گاهی ممکن است یک انسان را بربایند و به آن پایین ببرند و پادشاه خود کنند. ولی آن انسان، خوشحال خواهد بود که چنین کند. فقط گهگاهی، باید به زمین بازگردد زیرا دلش برای سرزمینش تنگ میشود و برای مدتی آنجا راه برود و بعد دوباره بازگردد. (وای.) او این قدرت را خواهد داشت که در دو جهان زندگی کند. و آن شرط او برای قبول کردن مقام پادشاهی است، قبل از اینکه پادشاه یک نژاد دیگر از موجودات شود. (اوه!) (وای.) خوب است. (بله!) این یک داستان شاه و پریان نیست، این واقعا وجود دارد. (وای.) آن هر روز یا هر چهار سال یکبار مثل آمریکا اتفاق نمی افتد، یا هر ۵ سال یکبار، مانند کشورهای دیگر، ولی گاهی اتفاق می افتد. (بله، استاد.) اگر آن انسان، قبلا در گونه آن موجودات بوده باشد، یا قرابت خوبی با آنها داشته باشد، آنگاه امکان پذیر آست. خب؟ (وای.) قرابت هم مهم است، اینگونه نیست که برای آنها آسان باشد که یکنفر را همینطوری انتخاب کنند. باید عوامل زیادی دخیل باشند. (درست است.) (بله، استاد.) به شما میگویم، مانند داستان پریان، (بله.) داستان کودکان است. شما آنرا دوست دارید. درسته؟ (بله، استاد.) خوب است که دوباره بچه شویم، چه کسی اهمیت میدهد! بسیار خب. اگر به سئوالهایتان به اندازه کافی جواب داده ام لطفا بگویید دیگر چه چیزی میخواهید.

( استاد، میتوان آن سیستم حکمرانی را در بین انسانها هم آورد؟ ) آه، ای کاش اینگونه بود عزیزم! من هم مثل شما این آرزو را دارم. تا دیگر مجبور نباشیم، میلیاردها یا تریلیاردها دلار، پول مالیات کار سخت مردم را هر سه، چهار، پنج یا شش سال خرج کرده تا رئیس جمهور انتخاب کنیم. (بله، استاد.) و بعد شاید او یک انتخاب بد باشد. بدتر از قبلی باشد. انسانها به اندازه کافی خرد ندارند. متاسفم که این را میگویم. ما اشرف مخلوقات هستیم. ما قابلیتهای بسیاری داریم، ذهن های عالی ای داریم که میتوانیم چیزهایی را اختراع کنیم و حتی میتوانیم به سیاره ها برویم، به کره ماه و این چیزها. و میتوانیم صدها میلیون سال نوری دورتر را ببینیم، تا سیاره ها یا ستاره ها را نگاه کنیم، ببینیم آنها چکار میکنند. ولی ما با همنوع خودمان خوب نیستیم، با جامعه خودمان خوب نیستیم. در آولاک (ویتنام) میگوییم: “Thừa trong nhà mới ra bề ngoài.” به این معنی که شما باید ابتدا به اعضای خانواده خود رسیدگی کنید تا همه راضی باشند و هرچیزی که نیاز دارند را داشته باشند. و بعد، هر چیزی که باقی ماند را میتوانید به سایر افراد بدهید. مسلم است، این منطقی است، نه؟ (بله، استاد.) چرا افراد خانواده تان را از گرسنگی بکُشید، یا آنها را از آسایش فیزیکی محروم کنید تا به شخص دیگری کمک کنید؟ چرا؟ زیرا رنج اعضای خانواده شما هم مانند رنج افراد دیگر است. (بله). مثل هم هستند. متوجه منظورم هستید؟ (بله، استاد.) پس ابتدا باید به خانواده خود رسیدگی کنید و بعد میتوانید به افراد دیگر بدهید. (بله.) فرقی نمیکند. چه به خانواده تان کمک کنید یا اینکه به افراد دیگر کمک نمایید. (بله، استاد.) بسیار خب. این سیستم هنوز اینجا کار نخواهد کرد. امیدوارم که در آینده اینگونه شود. امیدوارم. خوشحال میشوم اگر در طی زندگی من، این اتفاق بیافتد. یا اگر یک رئیس جمهور خوب است، او را در آن مقام نگه دارید. (بله.) نمیتوانید اینهمه پول هدر دهید.

انتخابات شما آمریکایی ها که آنجا نشسته اید، انتخابات کشور شما، ۱۴ میلیارد دلار هزینه دارد. (وای!) این مقدار خیلی خیلی خیلی زیادی پول است. خدای من، چند نفر میتوانند یک زندگی خوب با آنهمه پول داشته باشند، اگر اینگونه هدر نمیرفت؟ و هزینه خشونت در سالهای گذشته، بر اقتصاد جهانی تاثیر گذاشته، که حدود ۱۴٫۵ تریلیون دلار بوده. و از این مقدار، ۵۲۱ میلیار دلار، هزینه جنگ بوده است. ببینید، پس در ضمن باید دوباره از رئیس جمهور ترامپ تشکر کنیم، نه فقط‌ بخاطر نجات زندگی ها توسط صلح، بلکه برای هدر ندادن یکعالمه پول مالیات دهندگان که به سختی کار کرده اند.

خدای من، با آن پول، کل کشور شما، میتوانست حداقل برای سالها، یک یا دو سال غذای رایگان داشته باشد، نه؟ (بله، استاد.) یا چه مدت؟ حداقل برای مدتی، (بله، استاد.) تا شما دیگر افراد بیخانمان نداشته باشید که در زمستان سرد مجبور باشند پاهایشان را روی زمین بکشند. تا برای کمی غذای باقیمانده گدایی کنند و توسط افرادی که قوی هستند و وضعیت مالی بهتری دارند اذیت شوند. افرادی از همان نژاد، همان گونه. آیا متوجه منظورم هستید؟ (بله، استاد.) نه تنها کشور شما وقت در جنگ تلف کرد اکنون نیز در انتخابات بحث برانگیز وقت تلف کرد. (بله.)

رئیس جمهور ترامپ باید انتخاب شود. (بله.) این چیزی است که من میتوانم بگویم. خب؟ (بله، استاد.) ولی این دنیا، دنیایی وارونه است. آنها کارهای خوبی که کسی انجام میدهد را نمی بینند، فقط چیزی را که میخواهند، می بینند. و تنها چیزی را که میخواهند بشنوند، میشنوند. رئیس جمهور ترامپ، برای مثال کارهای خوب بسیار زیادی برای کشور شما و برای کل دنیا انجام داد، ولی آنها چیزی زیادی در اینمورد نمیگویند. فقط‌ چیزهای بد را میگویند که حتی او انجام نداده است. بهمین دلیل او توانست از استیضاح، تبرئه شود. متوجه اید چه میگویم؟ (بله، استاد.) پس این سیستم دنیای ما باید تغییر کند. پس از من نپرسید که آیا این سیستم عادلانه و منصف سایر موجودات را میتوان برای انسانها اعمال کرد. خب؟ (بله، استاد.) ای کاش، میتوانست چنین شود.

من فقط داشتم به شما کمی بیشتر در مورد چیزهایی میگفتم که شما نمیدانستید، ولی وارد این مسائل سیاسی شدیم ولی من نمیترسم که آنرا بگویم. اینرا همین جا و همین الان گفتم و هرکس دیگری میتواند آنرا بشنود. آنرا پاک نکنید. خب؟ (بله، استاد.) نه اینکه بخاطر امنیت من یا بخاطر نام من این قسمت را پاک کنید. من اهمیت نمیدهم. متوجه شدید؟ ( بله، استاد. ) بگذارید بماند. خب؟ ( بله، استاد. ) این کلماتی را که اکنون گفتم را هم نگه دارید. آیا سئوال شما را جواب دادم، عزیزم؟ ( بله، استاد. متشکرم. ) آه، ببخشید. چرا امروز خلق و خوی من اینگونه است؟ به من بگویید. من فقط غمگین وعصبانی و ناامید هستم. عصبانی نیستم. ناامید هستم. عصبانی هستم زیرا افراد بسیاری رنج می برند و خونریزی وجود دارد. (بله، استاد.) نه بخاطر مسائل شخصی خودم. من در امنیت هستم و حالم خوب است. حتی اگر در امنیت نباشم، و حالم خوب نباشد، اهمیت نمیدهم. متوجه اید؟ باید کارم را انجام دهم. حرفی را زدم و تمام شد. سئوال بعدی، لطفا.

( استاد دفعه قبل درمورد هاله ها صحبت کردند و رنگهای مختلف آنها و معنی آنها. آیا استاد میتوانند بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنند؟ آیا شخص میتواند واقعا یاد بگیرد که از روی هاله بخواند؟ ) آه، وای! آن [توانایی] را یا شما دارید یا ندارید. یا اینکه بیشتر مراقبه کنید و بعد میتوانید قابلیت فراروانی تان را افزایش دهید. میتوانید چیزی که از دست داده اید را مجددا بدست آورید. مثل بیماری، که باید ابتدا خوب شوید، تا بتوانید مجددا مزه غذا را بفهمید. بعضی بیماری ها باعث میشوند افراد قوه چشایی و بویایی خود را از دست بدهند، مثل کووید-۱۹. برای همه افراد علائم مشابهی ندارد. همیشه تب و سردرد نیست. بعضی ها توانایی چشایی و بویایی را از دست میدهند. این یک پاندمی عجیبی است. بعضی افراد، کنترل ذهنشان را از دست میدهند و خودکشی میکنند. حتی پزشکان زیبا، جوان و سالم، خودکشی کردند زیرا آن ذهن، (اوه). (بله، استاد.) مغز را مبتلا کرد.

و در مورد هاله هم، بعضی ها این توانایی را دارند، زیرا در زندگی گذشته آنرا تمرین کرده اند یا چیزی را تمرین کرده اند که این قابلیت را افزایش داده و شما آنرا ندارید. شما چیز دیگری را تمرین کرده اید. یا از آن چشم پوشیدید، تا بتوانید در این زمانه بحرانی سیاره مان با من کار کنید، تا به بشریت و به این سیاره کمک کنید. بهمین دلیل، باوجود اینکه بعضی ها اینجا را ترک کردند، با وجود انتقادهایی از من یا شما، شما اینجا مانده اید. متوجه اید؟ (بله، استاد.) در این جهان ما نمیتوانیم بدون فدا کردن چیزی چیزی دیگر را داشته باشیم. و از شما مجددا تشکر میکنم.

من اغلب با شما بسیار مهربان هستم. نه؟ (بله، استاد.) ایکاش میتوانستم برای شما هر روز آشپزی کنم، مانند یک خانواده. مانند یک مادر. من اینرا دوست دارم. من این نوع خانواده را دوست دارم. در دنیای فیزیکی، این را دوست دارم. من آشپزی کنم و بعضی از شما هویج را خرد کنید و دیگری سبزیجات را بشورد. آه، اینطور خوب میبود. ( بله، استاد. ) بله، حس گرمی و مرتبط بودن را دارد. (بله.) و اتحاد و یکپارچگی. من دائما این را آرزو میکنم ولی نمیتوانم داشته باشم. ( بله، استاد. ) مسئله ای نیست. آرزو کردن، هزینه ای ندارد. درسته؟ ( بله، استاد. ) چه کسی میداند، چه کسی میداند. شاید به تحقق بپیوندد. ولی برای آن دعا نکنید، خب؟ ما باید برای چیزهایی که برای مردم خوب است دعا کنیم. هر چه که برای سیاره، برای دنیا، برای حیوانات خوب است، آن چیز اتفاق بیافتد. نه برای ما. ( بله، استاد. ) من برای هیچ چیز شخصی، دعا نمیکنم. شما هم نباید اینکار را بکنید. خب؟ (بله، استاد. ) فقط وقتی مستاصل هستید، آنوقت بله. آنگاه بگویید: "آیا میتوانم شفا پیدا کنم؟ تا بتوانم همچنان به کار کردن ادامه دهم و کار شما را انجام دهم"، یعنی کار خدا را انجام دهید. به آن شکل و بطور خلاصه. خداوند، ناشنوا نیست. احتیاجی نیست دائم با گریه های بلندتان در گوش او داد بزنید، یا جمله هایتان را دائم تکرار کنید. خب؟ (بله، استاد.)

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (7/12)
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید