فقط آرزو میکنم که خیلی از انسانها از اشخاص- سگ یاد بگیرند- خوب بودن و هماهنگی بیشتر با خواست بهشت را یاد بگیرند. […] سگهای من، خیلی با قدرت برکت بهشت هماهنگ هستند و بسیار محافظ هستند، هر کاری که می توانند انجام می دهند و بسیار بسیار مطیع هستند. نمی توانم بگویم مطیع، فقط بسیار همکاری میکنند، و بسیار احترام میگذارند. […] واقعاً، اشخاص- سگ خیلی خیلی غیب بین هستند. اکثر اشخاص- حیوان غیب بین هستند. […] ما انسانها نیز، این قدرت تله پاتی را داریم. فقط سرمان خیلی شلوغ است. ما از آن استفاده نمیکنیم، و آن غیرفعال میشود. […] انسانها، در بالای بالای بالا هستند. آنها انواع تواناییها را دارند تا از خود محافظت کنند، حتی بدون آب و غذا زنده بمانند (وای. بله.) و خدا را بشناسند. و فرشتگان را ببینند، قدیسین را ببینند، همه موجودات را ببینند، روی کره ماه در خورشید، در ستارگان و دیگر موجودات نامرئی، که کمکشان میکنند یا سعی میکنند به آنها آسیب برسانند. آنها توانایی زندگی خیلی خیلی طولانی، چندین صد ساله را دارند یا حتی هزاران سال یا حتی شاید تا ابد، در این بُعد فیزیکی را دارند. […]
( در مورد سال ۲۰۲۷، شخصی قبلاً از خیابانهای خالی و شهرهای خالی عکس گرفته در واقع فیلم گرفته است. ) بله. ( چرا اینطوری می شود؟ آیا می توان کاری برای جلوگیری از این وضعیت انجام داد، استاد؟ ) بله، به شما گفته ام که مهم نیست که کسی آن را ببیند یا نه، اینطور خواهد شد. (آه، خدایا.) […] بهشت ها و همه قدیسین و فرزانگان و این منِ فروتن، بسیار سخت تلاش میکنیم که تا حد امکان از همه انسانها، محافظت کنیم. […]
اما اگر انسانها تغییر کنند میتوانیم آن را تغییر دهیم، اگر افراد بیشتری وگان شوند. (بله، استاد.) هر چه مردم بیشتری وگان شوند، صلح بیشتر خواهد آمد و سریعتر. (بله، استاد.) اگر انسانها به تعداد کافی تغییر نکنند، به تعداد بحرانی لازم، آنوقت این اتفاق خواهد افتاد، سال ۲۰۲۷ اتفاق خواهد افتاد. […] زیرا انسانهایی خواهند بود که از نوعی بمب بیوشیمیایی استفاده میکنند که باعث می شود انسانها در هوا ناپدید شوند. (اوه، خدایا.) کاملاً از بین می روند، حتی استخوان و ناخن هایشان، همه چیز. چیزی از آنها باقی نخواهد ماند. (وای.) تبدیل به هوا خواهند شد. (وای.) حتی گرد و غبار هم نمی شوند. […] و این برای مدت طولانی بعد از آن هم تأثیر خواهد داشت. اگر کسی هنوز زنده باشد و وارد آن منطقه شود، آنها هم از بین خواهد رفت. (وای.) […]
حتی نمیدانم تا کی مجاز هستم که تشرف بدهم. [...] پس هرکسیکه با برکت و فیض بهشت، خوش شانس است می تواند برای گرفتن تشرف بیاید. من حتی نمی توانم مطمئن باشم که برای همیشه اینطور خواهد بود. […]
روز سه شنبه، ۲۴ ژانویه ۲۰۲۳، استاد اعظم چینگ های محبوبمان (وگان) در حالی که هنوز در اعتکاف مدیتیشن فشرده شان بودند، طی یک گفتگوی کاری با یکی از اعضای تیم سوپریم مستر تلویزیون با مهربانی، داستانهای دوست داشتنی در مورد سگهایشان، به اشتراک گذاشتند. استاد همچنین به سوالات مربوط به ویدئویی که از یک مسافر زمان در سال ۲۰۲۷ گرفته شده بود و همچنین مهلت انسان ها برای توبه و وگان شدن، پاسخ دادند.
حالتان چطور است؟ (خوبم، ممنون استاد. حال استاد چطور است؟) سال نو چینی مبارک. (اوه، خیلی ممنون استاد. سال نو چینی شما هم مبارک!) به شما و همه. (ممنون، استاد.) امیدوارم مردم این سیاره بیشتر محافظت شوند و به بقای خود ادامه دهند. (بله.) […] (حالتان چطور است، استاد؟)
من خوبم، من خوبم. برای من که تنها هستم زیاد حال و هوای سال نو نیست. (درسته.) ولی خوب است، من وقت ندارم زیاد به چیزی فکر کنم. خیلی، خیلی مشغول هستم، همین. (درسته، بله.) خیلی مشغله دارم. من عکسی را که به تازگی گرفتم، یعنی یک سلفی را، برایتان می فرستم، و بعد می توانید آن را به برادران و خواهرانتان نشان دهید (بله.) بعد آنها می فهمند که چطور هستم. […]
چیزی است که نشاط آورتر باشد؟ (بله، ما یکی دو موضوع داریم. استاد، لطفاً میتوانید درباره اشخاص-سگ تان بیشتر به ما بگویید؟) چه گفتید؟ (اشخاص- سگ استاد. ممکن است لطفاً بیشتر به ما درمورد اشخاص-سگ تان بگویید؟) اوه، آنها اشخاصی دوست داشتنی هستند، موجوداتی دوست داشتنی هستند- و بسیار وفادار، بسیار محافظ هستند. (درسته.) از هر جهتی خیلی محترم هستند. فقط آرزو میکنم که خیلی از انسانها از اشخاص- سگ یاد بگیرند- خوب بودن و هماهنگی بیشتر با خواست بهشت را یاد بگیرند. آنها واقعاً… شاید اشخاص- سگ دیگر فرق می کنند. سگهای من، خیلی با قدرت برکت بهشت هماهنگ هستند و بسیار محافظ هستند، هر کاری که می توانند انجام می دهند و بسیار بسیار مطیع هستند. نمی توانم بگویم مطیع، فقط بسیار همکاری میکنند، و بسیار احترام میگذارند.
مثلا، اگر من بگویم، "خب، حالا زمان نوازش تمام شده. من باید بروم کارم را ادامه بدهم،" مثلاً اینطوری، آنوقت آنها فقط دراز می کشند، کاملاً ساکت، آنقدر که می توانید یک سنجاق بیندازید و صدای آن را بشنوید. (وای.) یا به رختخواب شان می روند و آنها بلافاصله متوجه می شوند. اگر بگویم بروید به رختخواب، می دانند که وقت خواب است- می روند. حتی اگر یک موقعیت جدید باشد، یک خانه جدید باشد، میدانند جای خوابشان کجاست و میروند و دراز میکشند- حداقل برای مدتی. (آه، بله.) و بعد شاید دوباره یواشکی پیش من برگردند. اما اگر هنوز مشغول باشم اگر روی چیزی متمرکز باشم، مثلا در حال مدیتیشن یا شاید متمرکز روی کارهای بیرونم، (بله.) با کامپیوتر یا تلفن باشم، بعد آنها ساکت دراز میکشند. (وای.) خیلی خیلی بی سر و صدا. بدون توقع. خدای من، آنقدر ساکت که احساس می کنی حتی هوا در اتاق نیست. (وای.) بله. […]
همه اشخاص- حیوان از انسانها خیلی محافظت میکنند. کاش همه انسانها این موضوع را بدانند و سپاسگزار باشند. حتی همه اشخاص- پرنده در اطراف، هر کجا که می روم، همیشه در اطراف هستند. و گاهی تا دیر وقت شب کار می کنم، ساعت ۳ یا ۴ صبح و آسمان تاریک است، زیرا جایی که هستم هیچ نوری در اطراف وجود ندارد و من برای صرفه جویی در برق، تا می توانم چراغ روشن نمی گذارم. (وای.) و درب را باز کردم تا به حیاط بروم تا کمی هوای تازه بخورم، (بله.) کمی نرمش کنم و به نحوی همه آنها بیدار شدند (اوه.) و چیزهایی به من می گفتند یا آواز می خواندند. من خیلی حیرت زده بودم گفتم: "الان که نمی شود آواز بخوانید." و بعد گوش دادم، گوش دادم و بعد آنها همیشه مرا تشویق میکنند یا توصیه هایی می کنند، یا حرفهای تسلی دهنده یا پیام های محبت آمیز میگویند. (خیلی خوب.) خیلی تاثیرگذار است، همیشه. و حتی اگر از محل من دور باشند (بله.) و در گوشه دورتری از جنگل پنهان باشند، با اینحال آواز می خوانند، حرف می زنند و چیزهایی به من می گویند. و می توانم آنرا بسختی بشنوم. (وای!) گاهی مجبور می شوم از گوش های درونی برای شنیدن استفاده کنم زیرا خیلی دور است. (بله.)
و همیشه از همه موجودات اطرافم هر جا که می روم سپاسگزارم. (بله، استاد.) هر جا که می روم، موجودات فوق العاده ای وجود دارند، و بسیار دوست داشتنی و مهربان هستند. آنها همیشه از انسانها بسیار محافظت می کنند، حتی اگر آنها را ندیده باشم. و به همین دلیل، اغلب اشخاص- سگ دوست ندارند سرشان را لمس کنید، زیرا از آن قسمت، آنها با بهشت، با قدرت بهشتی در ارتباط هستند. (اوه.) اشخاص- سگ من، آن را دوست ندارند. (اوه، جالب.) خب، من این کار را انجام میدهم فقط برای لمس چشم سوم آنها و به آنها یادآوری می کنم که آنها از ملکوت هستند. (وای.) و هر لحظه نباید خدا را فراموش کنند. هربار که بتوانم، این کار را انجام میدهم.[…]
اوه، آنها خیلی احترام میگذارند. خیلی احترام میگذارند. (شگفت انگیز است.) بله، خیلی شگفت انگیز. و یک سگ در این گروه فعلی هست، او چیزی نمی خورد، حتی استخوان گیاهی مورد علاقه اش را تا زمانی که او را نوازش کنم. (اوه.) تا اینکه نوازشش کنم و به او بگویم که فوق العاده است، خوب است و دوست من است و همیشه دوستش دارم. بعد او خواهد خورد. (اوه وای.) قبلا نمیدانستم. فکر می کردم چه مشکلی دارد؟ آیا مشکلی دارد- مریض است یا چیزی؟ و بعد وقتی او را لمس کردم گفتم: "خوبی؟ من هنوز دوستت دارم. نگران نباش. همیشه خوبی. این فقط یک میان وعده برای عشق است.» و بعد او آنرا خورد. بعد از آن فهمیدم. و بعد دفعات بعدی به همان شکل. بعد فهمیدم که او نیاز دارد قبل از خوردن به او عشق نشان داده شود. چون آنها عاشق این جور چیزها هستند. مثلاً به آنها جلبک دریایی می دهم. ورق جلبک دریایی، چیزی شبیه به این. و بعد کمی استخوان وگان برای تمیز کردن دندان ها. (آه، بله.) او عاشق خوردن است، اما نمی خورد تا زمانیکه ابتدا آن عشق و محبت را دریافت کند. چنین چیزی. (این پیش غذای اوست.) احتمالاً اینطور است. آن مهم تر از غذایی است که دوست دارد، مهم تر از غذای مورد علاقه. […] سگها، سگها، سگها. آنها خیلی دوست داشتنی هستند.
و اگر، گاهی، سگها بدون هیچ دلیلی پارس می کنند- چون اگر شما چیزی در بیرون نمی بینید، یا کسی وارد خانه شما نشده، یا علامت مشکوکی در بیرون نیست، (بله.) و با اینحال اشخاص- سگ پارس میکنند، به این دلیل است که افراد بدی دارند نزدیک میشوند. (اوه.) یا برخی از شیاطین حریص یا برخی از ارواح سعی در انجام کاری با انسانها دارند. (اوه، وای.) مسلمه، آنها این کار را برای من میکنند، اما برای اکثر انسانها نیز چنین می کنند - آنها همچنین به انسان ها هشدار می دهند. اما انسان ها نمی فهمند. مشکل این است. (وای.) اکثر انسانها متوجه نمیشوند، مگر اینکه غیب بین باشند یا با اشخاص- حیوان ارتباط برقرار کنند، یا خیلی خیلی با اشخاص- سگ شان هماهنگ باشند.(بله.)
من قبلا در برنامه "گات تلنت" انگلیس یا "گات تلنت" آمریکا دیدم، آنها شخص- سگی را نشان دادند که از نظر روحی با صاحبش در ارتباط است و سگ میتواند چیزی را به صاحبش بگوید که مدتها قبل از برنامۀ "گات تلنت" اتفاق افتاده است. (اوه، بله.) و معلوم شد که همه چیز درست است. (وای.) […] و میلیونها نفر آن را دیدند - از جمله کسانی که نزدیکِ صحنه بودند و تماشا میکردند. روی صحنه. (بله.)
واقعاً، اشخاص- سگ خیلی خیلی غیب بین هستند. اکثر اشخاص- حیوان غیب بین هستند. (وای.) حتی اگر بخاطر کارما به دنیا بیایند. نه فقط به این دلیل که مأموریت دارند تا در یک خانواده یا گوشهای به دنیا بیایند تا به نحوی به انسانها کمک کنند. حتی اگر آنها به خاطر کارما به دنیا آمده باشند، همچنان این قدرت غیب بینی را دارند - همه آنها متصل هستند.
" Sharon Loy, Telepathic Animal-people Communicator: او می گوید که اول از همه واقعاً از حضور در اینجا قدردان است. او واقعاً، واقعاً بسیار قدردان است که با "آوریل" و "مایکل" در این مِلک حضور دارد. او واقعاً بخاطر زندگی اش بسیار خوشحال و قدردان است. او میگوید که کار خوبی به او داده شده است.
بیشتر به من بگو "پوکیتا" او می گوید که او واقعاً مطمئن نیست که جهان بخواهد بشنود، که آن دوربین بخواهد داستان او را بشنود. و او به من برخی چیزهایی را نشان می دهد. او به من حیواناتی را نشان میدهد که در یک اتاقک هستند و محکم فشرده شده اند. در واقع یک فضای تنگ می بینم، مانند یک جعبه فلزی است. شاید پشت یک کامیون یا چنین چیزی؟ آنها فکر می کنند که خواهند مُرد. او می گوید که آمدن به اینجا، واقعاً زیباست. در مقایسه با تاریکی ای که در آن محیط احساس می کرده و مثل مرگ حتمی بود، و احتمالا حتی قبل از مرگ شکنجه میشده، و ناآگاهی از اینکه کجا دارد می رود یا قرار است چه بکند، سرنوشتش چه خواهد شد. و سپس ختم شدن به اینجا، بسیار شگفت انگیز است. این مثل یک هدیه است. و او می خواهد جبران کند. او آنقدر قدردان است که میخواهد توسط آموزش به دیگران درمورد عشق آنرا جبران کند.
"پوکیتا" به من می گوید که در اطراف کایوت هایی (گرگ) وجود دارند. مارهایی در اطراف هستند. و او به آنها[بقیه حیوانات]میگوید که کجا هستند. او میداند. او می تواند حس کند که کایوت ها و مارها کجا هستند. او می گوید که اگر ما هوشمندانه رفتار نکنیم، کایوت ها ممکن است فکر کنند که گرفتن یکی از ما آسان است. او می گوید: "من عاقلم. من می دانم چکار کنم."
" Excerpt from “Dans la peau des animaux” (2014), Laila del Monte, Telepathic Animal-people Communicator and Author: یک بار خانمی از سوئیس با من تماس گرفت و به من گفت: "سگ من در حال مرگ است. من باید او را اتانازی کنم." (مرگ با شفقت) و از من خواست تا با او ارتباط برقرار کنم. خب، من به او گفتم: "نه، او کاملاً آماده نیست. چیزی کم است. با وجود اینکه این عملی دلسوزانه است اگر بگذارید او دنیا را ترک کند، اما سگ می خواهد کمی بیشتر بماند - حدود سه روز." یکی دو ماه بعد آن خانم زنگ زد و گفت: "آن روز را که با سگم ارتباط برقرار کردید را بیاد دارید؟ خب، ما بالاخره تصمیم گرفتیم سه روز صبر کنیم و پسرم به خانه برگشت. در واقع او سرباز بود و قرار نبود برگردد، اما برگشت. او برگشت و به داخل خانه رفت و سگم، مستقیماً به سمت او رفت. پسرم خم شد و سگ را در آغوش گرفت و او در آغوش پسرم مرد."
زیرا قدرت توهمی[ این دنیا]، قدرت تله پاتی را از آنها نمیگیرد. (آه.) آنها میبینند که هیچ فایدهای ندارد، نیازی نیست؛ چون اشخاص- سگ یا اشخاص- حیوان، به هرحال خیلی درمانده یا بیدفاع هستند. اغلب آنها. […] آنها در وضعیتی ناگوار یا ضعیف هستند. به جز آن دسته از حیوانات شکاری که برای انجام وظیفه شان به دنیا آمده اند تا جمعیت سایر اشخاص- حیوان را تنظیم کنند. (بله.) به همین دلیل، اکثراً اشخاص- حیوان، حتی حیوانات وحشی، اصلاً به انسانها حمله نمی کنند. از انسان ها دوری می کنند. اما گهگاهی خبری می شنوید که حیوانات به انسانها حمله کرده اند. حتی برخی حیوانات کوچک، مثلا سنجاب ها به انسانها حمله میکنند. (اوه.) یا مارها، با اینکه آنها اغلب از انسانها دوری می کنند. فقط اینکه بعضی از انسانها، واقعاً انسان نیستند، با وجود اینکه شبیه انسان هستند. اما بدنشان و ذهنشان را شیاطین یا چیزی تسخیر کردهاند. (بله.) یا آنقدر کارمای عظیمی دارند که به چشم اشخاص- حیوان، آنها شبیه انسان نیستند. پس اجازه دارند آنها را بخورند یا به آنها حمله کنند. (اوه، وای. جالبه.)
اما به ندرت اشخاص- حیوان به این دلیل، به انسانها حمله میکنند؛ چون انسانها اشرف مخلوقات هستند (بله، استاد.) و بارقه ای از خدا در آنها هست. (درسته.) پس ما انسانها بسیار ارزشمند هستیم. ولی بیشتر انسانها نمیدانند چگونه ارزش گرانبهای خود را پرورش دهند، چگونه عظمت معنویشان، شکوه پادشاهی شان پادشاهی معنوی شان را پرورش دهند - این که آنها در کنار خداوند هستند، بعد از خدا در جایگاه دوم هستند. خیلی غم انگیز است. (بله.) هر وقت هم به آن فکر می کنم، فقط میخواهم خودم را بزنم. میگویم: «خدای من. چه کاری می توانم برایشان انجام دهم؟ چگونه می توانم بیشتر به آنها بگویم تا این را به یاد داشته باشند؟ وگرنه آنها رنج خواهند برد - یا در دنیای انسانی یا شاید دوباره در دنیای اشخاص- حیوان، یا به دنیای حیوانات نزول میکنند یا به جهنم و سوزانده شده و شکنجه شوند.» آه، خدایا.
" Courtesy of Gerald Johnson – Dec. 9, 2002, Reporter: آیا این درسته که شما جهنم را دیده اید؟
Reverend Gerald Johnson, Pastor of Faith Culture Church: آه، بله. کاملا درسته. من جهنم واقعی را دیدم. من آنجا بودم و و آنرا برای بدترین دشمنم هم آرزو نمی کنم. برایم مهم نیست که کسی با من چه کرده باشد، من هرگز چنین آرزویی برایش نمی کنم. اما برای من اینگونه رخ داد که فکر کردم که سکته قلبی کردم و روحم از بدن فیزیکی ام خارج می شود و فکر میکردم که باید به سمت بالا می روم. چون فکر میکردم در این زندگی کارهای خوبی زیادی انجام داده بودم و به افراد زیادی کمک کرده بودم و تصمیمهای زیادی گرفته بودم که تصمیمهای خداپسندانه ای بودند. اما بجای اینکه به بالا بروم، پایین رفتم.
یکی از چیزهایی که دیدم و مبهوتم کرد، این بود که یک مرد چهار دست و پا بود، مثل یک سگ. از نوک سر تا کف پا سوخته بود و چشمانش از حدقه بیرون زده بود. و بدتر از آن این بود که یک زنجیر دور گردنش بود. او مثل یک سگ در جهنم بود و بدتر از آن این بود که چه کسی زنجیر را در دست داشت – او یک شیطان بود که زنجیر را در دست داشت. و من آنرا می دانستم چون در آنجا، چیزها گفته نمی شوند، بلکه، شما آنرا می فهمید. مانند اینکه... مانند ارتباط تله پاتیک است. من می دانستم که این شیطان به زندگی این مرد فرستاده شده بود که از زمان کودکی تا زمان مرگ او، سوارش شود، زیرا شیطان می دانست که اگر بتواند به اندازه کافی در زندگی آن مرد، روی زمین بماند و اگر بتواند دائماً او را وادار کند که به خدا خدمت نکند و روی زمین تصمیمات بد بگیرد، آنگاه در جهنم بر او قدرت خواهد داشت و آن مرد بنده او خواهد بود. در نتیجه، مثل دو بار برده بودن است. مثل این است که شما بر روی زمین برده چیزهای شیطان هستید و سپس در جهنم واقعاً مانند یک سگ بردهٔ شکنجه شده هستید.
و سپس بخش دیگری وجود داشت، که من آن را تجربه کردم که واقعاً مرا متحیر کرد. هنوز هم تا امروز مرا تکان می دهد. جایی در جهنم بود که در آن موسیقی پخش می شد. و این همان موسیقی بود که ما بر روی زمین می شنویم، اما بجای اینکه خواننده ها آن را بخوانند، شیاطین ِموسیقی، آنرا می خواندند. و از همان شعرهایی بود که در اینجا می شنویم. می دانستم که روی زمین بسیاری از اشعار و موسیقی و آهنگ ها از شیاطین الهام گرفته شده اند. در بسیاری از موسیقیها، افراد سیگار میکشند تا حالی به آنها دست دهد، تا ابیات[ به ذهنشان] بیایند، و گرم شوند و به نشاط بیایند و به آن حس برسند. اما، زمانی که آنها خودشان را می گشایند تا به یک سطح خوشی کاذب دست یابند، مانند دسترسی غیرقانونی به قلمرو روح است. آنها در واقع با شیاطینی مرتبط میشوند که به آنها اشعاری می دهند تا بتوانند مردم روی زمین را کنترل کنند. در آنجا، هر شعری برای هر آهنگی برای عذاب شماست که وقتی روی زمین بودید از طریق موسیقی خدا را نمی پرستیدید. مثلا اینکه شما فرصتی داشتید که او را در کلیسا پرستش کنید و در خانه او را پرستش کنید و او را از طریق موسیقی پرستش کنید، اما شما عبادت شیطان را انتخاب کردید توسط تکرار اشعاری که او به افراد القاء کرده. بنابراین، افرادی برای این کار وجود دارند، زیرا موسیقی بسیار کنترل کننده است.
و من از خدا عصبانی بودم چون برایم مثل این بود که چطور پس من که این همه کار خوب انجام دادم، و حالا در جهنم هستم؟ خُب، من از جهنم بالا برده شدم و به زمین برگشتم و خداوند شروع به صحبت با من کرد. من واقعاً عیسی واقعی را دیدم. او را دیدم و او شروع به صحبت با من کرد و گفت: "تو پنهانی از افرادی که تو را آزار دادند، عصبانی بوده ای. تو امیدوار بودی تا کسانی که به تو صدمه زده بودند را مجازات کنم.» او گفت: اینها مردم تو نیستند، اینها مردم من هستند. او گفت: "من فقط میخواهم که شما بر وظیفهای که به شما میدهم تمرکز کنید..." پس، با اینکه کارهای خوب کرده بودم، به مردم بسیار بخشیده بودم، کلی کار خوب انجام داده بودم، ولی چیزی که در دل داشتم، عدم بخشش نسبت به کسانی بود که به من بدی کرده بودند. زیرا کسی که نمیتواند ببخشد، شخصی است که فراموش کرده که خودش چقدر بخشیده شده. پس این تجربه من از جهنم است. جهنم یک مکان واقعی است. خدا مردم را به جهنم نمی فرستد. مردم خود را به جهنم می فرستند. و هر چیزی که هنوز در درون شما باقی مانده که خدا سعی میکرده از شما بیرون بیاورد که با آن می میرید، تعیین می کند که کجا بروید. خدا می خواهد بداند: آیا عشق ورزیدن را خوب یاد گرفتی؟ بخشش را خوب یاد گرفتی؟ خوب به من خدمت کردی؟ آیا کاری بزرگتر از زندگی خود انجام دادید؟ آیا کاری انجام دادید که اهمیت ابدی داشته باشد یا همه چیز خودخواهانه بود؟ پس خدا را به خاطر نور شکر می کنم. او عیسی بود… به خاطر آن نور، دیگر روزی را در جهنم نخواهم دید. "
درست مثل اینکه گنجی در خانه دارید و هر روز مثل یک گدا زندگی میکنید؛ چون از آن بی خبر هستید. (بله.) […] ما انسانها نیز، این قدرت تله پاتی را داریم. فقط سرمان خیلی شلوغ است. ما از آن استفاده نمیکنیم، و آن غیرفعال میشود. (درسته. بله.) هنوز آنجاست، زنگ نزده است. اگر مردم برای بقای مادی خود، کمتر کار میکردند و زمان بیشتری برای معنویت شان داشتند تا به درون بروند تا مراقبه کنند، آنگاه حتی اگر چندان روشن ضمیر نباشند، حداقل توانایی تله پاتی خود را باز می یابند و بعد در کسب و کار و شغل شان بهتر عمل میکنند؛ چون آنها خواهند فهمید که رئیسشان چه می خواهد (درسته.) یا اینکه اطرافیانشان چه کاری کنند تا آن کار بهتر شود. مثالهایی از این دست. (بله، استاد.) و همچنین میتوانند توسط این انرژی تله پاتیک ببینند که آیا کسی قصد دارد بنحوی به آنها آسیب برساند. (درست. بله، استاد.) جای تأسف است.
انسانها، در بالای بالای بالا هستند. آنها انواع تواناییها را دارند تا از خود محافظت کنند، حتی بدون آب و غذا زنده بمانند (وای. بله.) و خدا را بشناسند. و فرشتگان را ببینند، قدیسین را ببینند، همه موجودات را ببینند، روی کره ماه در خورشید، در ستارگان و دیگر موجودات نامرئی، که کمکشان میکنند یا سعی میکنند به آنها آسیب برسانند. آنها توانایی زندگی خیلی خیلی طولانی، چندین صد ساله را دارند یا حتی هزاران سال یا حتی شاید تا ابد، در این بُعد فیزیکی را دارند. (وای.) چه برسد در بهشت ها. (بله، استاد. وای.) اما ما آن را از دست دادیم. ما همه چیز را از دست دادیم، چون بیش از حد درگیر منفعت مادی هستیم و نگران خوراک و پوشاک فردا هستیم و هرگز وقت کافی نداریم، به همین خاطر.
حتی اگر یک خانه داشته باشیم، خانه بزرگتر و بهتری میخواهیم. اگر یک ماشین داریم، هنوز هم یک ماشین گران تر، شیک تر یا بهتر از همسایه می خواهیم. حتی اگر زمینی داشته باشیم، کشوری داشته باشیم، حاکم یک ملت باشیم، کشور دیگری را می خواهیم، زمین بیشتر، ثروت بیشتر، شهرت بیشتر، قدرت بیشتر و کنترل بیشتری میخواهیم. (بله، استاد.) اگر ما کسب و کار خوبی داریم، بازهم بیشتر میخواهیم و بیشتر مشغول میشویم. و اینگونه ما چیز دیگری را که مهم تر از مجموع گنجینه های جهان است را از دست می دهیم. (بله. وای.) من تا ابد برای انسانها متاسفم. من هرگز از فکر کردن به تقدیر آنها، خوشحال نیستم. من هرگز نمی توانم با فکر کردن به تقدیر آنها واقعاً خوشحال باشم. (درسته، استاد.) به این شکل است.
(استاد، دربارۀ یک موضوع متفاوت، در مورد سال ۲۰۲۷، شخصی قبلاً از خیابانهای خالی و شهرهای خالی عکس گرفته در واقع فیلم گرفته است. ) بله. ( چرا اینطوری می شود؟ آیا می توان کاری برای جلوگیری از این وضعیت انجام داد، استاد؟ ) بله، به شما گفته ام که مهم نیست که کسی آن را ببیند یا نه، اینطور خواهد شد. (آه، خدایا.) و من دارم روی آن سخت کار می کنم. (بله، استاد.) من هنوز سخت روی آن کار می کنم، اما نمی توانم قولی بدهم. (از شما متشکریم، استاد.) زیرا اینگونه است- این انسانها هستند که بشریت را نابود خواهند کرد. (آه، خدایا.) این فقط بهشت ها نیستند. نه فقط بهشت ها. بهشت ها و همه قدیسین و فرزانگان و این منِ فروتن، بسیار سخت تلاش میکنیم که تا حد امکان از همه انسانها، محافظت کنیم. (بله، استاد.) اما حالا، شما می توانید یک سویه جدید را ببینید و حتی بسیار کُشنده تر از سایر سویه های قبل از آن است. (درسته.)
" Media Report from PBS NewsHour – Jan. 3, 2023, Amna Nawaz: سه سال از پاندمی می گذرد و یکی دیگر از سویه های فرعی جدید ویروس کرونا ظهور کرده است. همانطور که "ویلیام برانگهام" میگوید، آن به سرعت در حال گسترش است و باعثِ افزایش ابتلاهای جدید میشود.
William Brangham: این زیرمجموعه جدید اومیکرون که با نام XBB1.5 شناخته میشود، حالا بیش از ۴۰٪ از ابتلاهای جدید کووید را در امریکا و حدود ۷۵٪ موارد در شمال شرقی را تشکیل میدهد. "
" Media Report from ABC News – Jan. 11, 2023, Diane Macedo: بستری بخاطر کووید در بیمارستان "نورث ایست" در حال افزایش است. سازمان جهانی بهداشت، نوع جدید اومیکرون را مُسری ترین تا به امروز می داند. "
" Media Report from WUSA 9 – Jan. 19, 2023, Abby Llorico: با این حال، اینترنت آن را "کراکن" نامیده است. اینکه این سویه را چه بنامیم سخت شده، چون که این مثل گرفتن سویه های اومیکرون است. به گفته دانشگاه "جان هاپکینز"، XBB1.5 جهش یافته است تا بتواند بهتر از انواع قبلی از مصونیت فرار کند. سازمان بهداشت جهانی میگوید، این بدان معناست که حتی اگر قبلاً با سویههای قبلی اومیکرون بیمار شده باشید، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این نوع هستید. دکتر "ویلیام شافنر"، استاد بیماریهای عفونی "واندربیلت"، میگوید آن همچنین بسیار مسری است. مقاله ای در ژورنال علمی"نیچر" توضیح می دهد که آن در ورود به سیستم تنفسی بهتر عمل میکند. نگاهی به این بندازید. ما حالا می بینیم که XBB1.5 حدود ۵۰٪ از کل موارد را تشکیل میدهد. و ببینید چقدر سریع هفته به هفته رشد میکند. "
" Media Report from WION – Jan. 19, 2023, Molly Gambhir: ۶۷۲ میلیون مورد ابتلا، ۶.۷ میلیون مرگ و ۱۹۳ کشور درگیر. این ویرانی است که ویروس ووهان چینی به ما وارد کرده است. سوال این است: آیا این قاتل ووهان، هرگز نخواهد مُرد؟ و من امشب این سوال را می پرسم زیرا موج کُشنده ووهان با خشم دوباره در کشورش، چین و در سراسر نقاط فزاینده دنیا بازگشته است. وضعیت در چین بسیار بدتر از آن چیزی است که دولت اعتراف کرده و کارشناسان تخمین زده اند. بر اساس یک پیش بینی جدید، چین شاهد شیوع گسترده تر و طولانیتر خواهد بود، به طوریکه مبتلایان به بالاترین حد خود میرسند و مرگ و میرها رکوردهای وحشتناکی را می شکند.
این چیزی است که پیش بینی میگوید. در اینجا سه چیز مهم وجود دارد. شماره یک: مبتلایان در چین احتمالا به ۴.۸ میلیون در روز برسد. ۴.۸ میلیون در روز. شماره دو: مرگ و میر در چین می تواند به ۳۶ هزار در ۲۶ ژانویه برسد. این فقط چند روز دیگر است. و شماره سه: بیش از ۵۰۰ هزار شهروند چینی شاید تا پایان این موج بمیرند. می دانم که آن اعداد و آمار برخی از ما را بی تفاوت می کند، تکراری به نظر میرسد، اما بیدار شوید و خطر را استشمام کنید. آنها داستان دیگری از ترس را برای ما تعریف می کنند. تفاوت بزرگی بین پیش بینی های قبلی و فعلی وجود دارد. نگاهی به اعداد بیندازید. آنها از سازمان بهداشت جهانی هستند. آنها نشان می دهند که کدام کشورها عفونت های تازه را گزارش می کنند. و بگذارید یادآوری کنم، این ارقام مربوط به هفت روز گذشته است.
اجازه دهید از ایالات متحده شروع کنم. در هفت روز گذشته، بیش از ۴۱۵ هزار مورد ابتلا و ۳۹۲۲ مورد فوتی گزارش شده. بعد، ما ژاپن را داریم. بیش از ۹۰۲ هزار مورد و ۲۸۰۵ مرگ گزارش شده است. و بعد ما کره جنوبی را داریم. بیش از ۲۶۱۴۸۷ مورد و ۳۴۵ مرگ گزارش شده است. پس از آنها استرالیا است. بیش از ۱۹۱ هزار مورد و بیش از ۷۴۲ مرگ گزارش شده است. و بعد ما فرانسه را داریم که بیش از ۴۲ هزار مورد و بیش از ۴۶۹ مرگ را گزارش کرده است. و اگر از برزیل صحبت کنم، بیش از ۱۰۷۸۸۵ مورد گزارش شده است. آلمان حدود ۷۳ هزار مورد جدید گزارش کرده است. ایتالیا بیش از ۴۳ هزار مورد گزارش کرده. "
و می توانید ببینید که روسها میروند و اوکراینیها (یورینی ها) را میکشند و مردم و سربازان خودشان را میکشند، (بله.) که حتی بیشتر از اوکراینی ها (یورینی ها)، کشته شده اند. (آه، خدایا.) اوکراینی ها (یورینی ها) هم جان باختند، اما نه به اندازه طرف روسیه. (بله، استاد.) و بعد با انواع بمب ها تهدیدشان می کنند. (بله.) و در مورد سال ۲۰۲۷، به من گفته شده که… اما اگر انسانها تغییر کنند میتوانیم آن را تغییر دهیم، اگر افراد بیشتری وگان شوند. (بله، استاد.) هر چه مردم بیشتری وگان شوند، صلح بیشتر خواهد آمد و سریعتر. (بله، استاد.) اگر انسانها به تعداد کافی تغییر نکنند، به تعداد بحرانی لازم، آنوقت این اتفاق خواهد افتاد، سال ۲۰۲۷ اتفاق خواهد افتاد. حداقل در بسیاری از شهرها، شاید نه در کل سیاره. (اوه، نه.) زیرا ما داریم سخت کار می کنیم تا از آن جلوگیری کنیم. در درون. (بله، استاد.) […]
زیرا انسانهایی خواهند بود که از نوعی بمب بیوشیمیایی استفاده میکنند که باعث می شود انسانها در هوا ناپدید شوند. (اوه، خدایا.) کاملاً از بین می روند، حتی استخوان و ناخن هایشان، همه چیز. چیزی از آنها باقی نخواهد ماند. (وای.) تبدیل به هوا خواهند شد. (وای.) حتی گرد و غبار هم نمی شوند. به همین دلیل، همه چیزهای دیگر باقی خواهند ماند، ولی مردم از بین خواهند رفت. (وای. این ترسناک است.) کسی را نخواهید دید. هر چیزی که خون داشته باشد، تنفس داشته باشد، از بین خواهد رفت. (وای. خدای من.) هر چیزی که با ادراک باشد. (وای.) هر چیزی که حرکت کند- حتی کرم های داخل زمین هم از بین خواهند رفت. (وای.) پشه ها، حشرات کوچک. (بله.) حتی حشراتی که دیده نمی شوند، تقریباً نامرئی اند، مثل پشه خاکی، یا چیزهایی از این قبیل. (بله. درسته.) […] هر گونه باکتری، هر چیزی. هر ویروسی در هوا هم از بین خواهد رفت. که خوب است که همه اینها [ویروسها] از بین بروند، اما انسانها نیز از بین خواهند رفت. اشخاص- حیوان همه از بین خواهند رفت. ماهی ها، پرندگان، هر چیزی که در اطراف آن بمب یا وسیله ای باشد که به آنها دسترسی دارد، ناپدید میشوند، هیچ می شوند. (وای.)
و این برای مدت طولانی بعد از آن هم تأثیر خواهد داشت. اگر کسی هنوز زنده باشد و وارد آن منطقه شود، آنها هم از بین خواهد رفت. (وای.) و اگر بعد از مدتی، اثرش کم شود، شاید نیمی از آنها- نیمی از بدنشان از بین برود. یا مثلا فقط گوشت از بین برود و استخوانها باقی بمانند، تا مدت بسیار بسیار بسیار طولانی. نمی دانم تا چه موقع. نمی توانم به شما بگویم. من خیلی مشغله دارم که نمیتوانم درمورد این همه اختراعات و نیت های وحشتناک و شیطانی بشر تحقیق کنم. (بله، استاد. وای.) هنوز داریم به شدت روی آن کار می کنیم، اما قولی نمی دهیم. (بله استاد.) هیچ قولی. (از شما متشکریم.) شاید بتوان از آن جلوگیری کرد، بعضی مناطق و شهرها را نجات داد. اما، مطمئن نیستم که بتوان از آن بطور کامل برای انسانها و اشخاص- حیوان جلوگیری کرد. (وای.) من مطمئن نیستم که بتوان بطور کامل از آن جلوگیری کرد. بسیار متاسفم. (بله، استاد.)
به شما گفتم، بخاطر همین خیلی غمگینم. نمی توانستم به کریسمس، سال نو، یا این چیزها فکر کنم. (بله.) در سال نو، من باقی مانده سالاد را خوردم. (وای. بله، استاد.) هر دو سال نوی [میلادی و چینی]، این چیزی است که یادم می آید. (وای.) وقت غذا پختن نداشتم، بعد هر چه خام قابل خوردن بود را خوردم.
صحبت دیگری هست؟ ( بله، استاد. یک مورد دیگر. مهلت آخرین هشدار استاد به مردم برای توبه و وگان شدن تقریباً به پایان رسیده است. آیا استاد پیام دیگری در این مورد دارند؟ ) نه. همان پیام قبلی است. (وای.) کارمای بشر خیلی سنگین است. آنها باید خودشان تلاش کنند. اما ما همچنان به تشرف دادن ادامه می دهیم، برای هر کسی که شایسته است. (بله.) شاید از حالا، بعد از پایان مهلت، غربالگری سخت تر شود. مثل قبل، هر شخصی را نمی توان قبول کرد. (اوه، وای.) غربالگری سخت خواهد بود. اما می بینید که الان هم موانعی وجود دارد. مانند آخرین مراسم تشرف در "ماکائو"، پلیس از آن جلوگیری کرد. (بله.) […]
کار زیادی نمی توان کرد وقتی کارمای دنیا روی هم تأثیر می گذارد، کارمای مردم روی یکدیگر تأثیر می گذارد. (درسته.) بسیاری از کشورها کارمای بزرگی دارند. هر جا که می روم، بررسی میکنم که آن کشور چند درصد کارما دارد. اوه، گاهی خیلی ترسناک است، (وای.) اما جایی که شما الان هستید، کمتر است. (خوبه.) کمتر به معنای صفر نیست. (متوجه ایم. بله.) کمتر از ۱۰ درصد است و من خوشحالم. (بله. بله.) که آن هم خیلی کم است. خیلی کم. (بله، خدا را شکر.) کمتر از ۱۰ درصد. این در مقایسه با جاهای دیگر بسیار کم است، (وای. بله.) در مقایسه با بسیاری دیگر. وقت ندارم همه کشورها را بررسی کنم. (درسته.) اما بیشتر کشورهایی که قبلاً در آنجا بودهام، حداقل ۴۰٪ و بیش از ۴۰٪ یا بیش از۵۰٪.
خدایا! هیچکس نمی تواند همه اینها را برطرف کند. (وای.) آنها باید به خودشان کمک کنند. آنها باید وگان باشند، خیرخواه باشند، به درگاه خداوند توبه واقعی کنند. از خدا طلب آمرزش کنند، وگرنه... واقعا. (درسته.) هیچ قدیسی و هیچ فرزانه ای که به این دنیا می آید، نمی تواند تمام کارمای این جهان که مجموع همه کشورها است را از بین ببرد. (بله، استاد.) بودا گفت که انسانها اگر بتوانند کارمایشان را ببینند، دیگر آسمان را نخواهید دید. آن تمام آسمان را پُر خواهد کرد. (درسته.) اگر بتوانید چیزهای نامرئی را ببینید، انرژی نامرئی کارما، تمام آسمان را می پوشاند. این چیزی است که "او" گفت. (وای. آه، خدایا.)
فقط زمانی که افراد حداقل سه ماه صادق و وگان باشند، آنوقت آنها را برای تشرف درنظر میگیرم. اما، ازاین به بعد محدودتر است. (بله.) و افراد دیگر هم باید وگان شوند، به درگاه خدا توبه کنند و سپس ببینم که آیا می توانند نجات یابند. من فقط میتوانم به متشرفین کمک کنم. (وای.) زیرا آنها توبه کردند و همچنان به توبه ادامه می دهند و به ارتباط با نیروی خداوند در درونشان ادامه می دهند. (بله.) و اینگونه است که می توانند به یاد داشته باشند که خوب باشند و خوب بمانند. […] و ذهن به مغز نخواهد گفت یا به بدن دستور نمی دهد که کارهای بد بیشتری انجام دهد و آنها فقط اعمال خوب انجام دهند. (بله، استاد. درسته.) پس این ذهن است که حالا، حتی پس از تشرف، نگران آن هستیم. (بله.) چه برسد به افرادی که متشرف نشده اند. ذهن آنها تحت تأثیر همه نوع چیزی است. بد یا خوب، آنها هر چیزی را که دوست دارند، دنبال می کنند و گاهی پیروی از آنچه ذهنشان به آنها دیکته میکند، خوب نیست. (بله. درسته، استاد.) ذهن در این نوع دنیای فیزیکی بسیار قدرتمند است. […]
پس هر کسیکه متد "کوان یین" را تمرین کند، با خدا در ارتباط است. اگر آنها واقعاً، خالصانه و متواضعانه این متد را ممارست کنند، می توانند با این "قدرت خدایی" اصیل مرتبط شوند و آن زندگی شان را تغییر خواهد داد. به همین دلیل… شما برادران و خواهران تان را می بینید که همیشه معجزاتی تجربه می کنند، […] با شواهدی فیزیکی - (بله. درسته.) مثلا ماشین شان تماماً له شده، اما فقط چند خراش روی انگشت پا دارند. (بله، وای.) یا اوکراین (یورین) – چرا روسیه… زیرا بهشت ها کمک می کنند. (صحیح. بله، درسته.) چرا تجهیزات روسی حتی به سمت خودشان شلیک کرد و سربازان خودشان را کُشت. (بله.) یا یک خطا یا اشتباه محاسباتی یا هر چیز دیگری. (بله.) و آنها، مهاجم هستند، اما بیشتر از اوکراینی های (یورینی ها) بومی میمیرند. (درسته.) و بسیاری از سلاحهای مرگبار عمل نمی کنند، یا به سمت اشتباهی عمل می کنند، یا به هرجایی می روند بجز ارتش اوکراین (یورین). بعنوان مثال. (بله.) البته، بدون شک، کارما هم هست. و برخی باید خیلی رنج بکشند. ساختمان ها و همه چیزها فرو ریخت، بمباران و ویران شد، و حتی در زمستان برق ندارند. اما دنیا به آنها کمک می کند. (بله، استاد.)
" Media Report from Euronews – Dec. 14, 2022, Reporter: از زمان شروع جنگ، اکثر اهالی باکموت که قبل از جنگ ۷۰ هزار نفر بوده اند، فرار کرده اند.
Irina, Bakhmut Redident: به من قول یک کوره احتراق جدید برای گرم کردن داده شد. اما من هرگز آن را دریافت نکردم. وقتی خانه سرد است چگونه زنده بمانیم؟
Reporter: رئیس جمهور زلنسکی به کنفرانسی در پاریس، وضعیت بحرانی کنونی را توضیح داد. Zelenskyy: در حال حاضر، تقریباً ۱۲ میلیون نفر در تمام مناطق و پایتخت برقشان قطع شده است. متأسفانه، این یک وضعیت معمولی برای ما است. و ما هر روز انتظار حملات جدید روسیه را داریم که می تواند به طور چشمگیری تعداد خاموشی ها را افزایش دهد.
Reporter: ده ها کشور و سازمان بین المللی متعهد شدند که با نزدیک شدن به فصل زمستان، یک میلیارد یورو کمک کنند تا اوکراینی ها برق، تغذیه، گرما و وسیله حرکت داشته باشند. "
نمیتوانم هیچ جنگ دیگری را به یاد بیاورم که تمام دنیا به یک کشور اینگونه با جان و دل، سختکوشانه و مدام در زمانی که واقعاً نیاز دارند، کمک کند. (بله، استاد. درسته.) واقعاً بهشت به اوکراین (یورین) کمک زیادی می کند. حتی هیچ کس مجبور نیست من را باور کند - فقط نتایج را ببینید، اثرات را ببینید، بعد این را باور خواهند کرد. (بله، درسته.) برای چه این دروغ ها را بگویم؟ به چه دلیلی؟ هیچ منفعتی برای من ندارد. (درسته.) حتی می تواند به ضررم باشد، زیرا نمیتوانم آن را اثبات کنم. (بله، استاد.) اما باید حقیقت را همیشه و همواره، و در هر زمانی بگویم. […]
اما حتی نمیدانم تا کی مجاز هستم که تشرف بدهم. (وای.) من در همه جهات مشغول هستم، محافظت از کل سیاره، نه فقط از شاگردان. نه فقط متقاضیان تشرف. پس هرکسیکه با برکت و فیض بهشت، خوش شانس است می تواند برای گرفتن تشرف بیاید. من حتی نمی توانم مطمئن باشم که برای همیشه اینطور خواهد بود. (وای.) آنها یا اینکه قبل از تشرف خواهند مُرد یا بعد از مدتی دنیا دیگر وجود نخواهد داشت. (اوه، خدای من.) یا من خواهم رفت. (اوه، خدایا.) زندگی من هم فیزیکی است. متوجه اید؟ (بله، استاد.) و اگر بدن فیزیکی من اینجا نباشد، پس من اینجا نیستم. بعد دیگر نمی توانم اجازه تشرف بدهم، چه شخصاً و چه از طریق راهبان و راهبه هایم – افراد مقیم. […]
موانع و رنج جسمانی زیادی وجود دارند. (اوه، استاد.) و البته رنج روحی و روانی، (خدایا.) برای همه موجودات. (بله، استاد.) وقتی میبینم اشخاص- حیوان هر روز رنج می کشند، من هم احساس مُردن میکنم. (اوه) من همیشه دعا می کنم، همیشه هر وقت اینها را می بینم گریه میکنم. و با خدا حرف میزنم، می گویم: "آنها تا کی باید رنج بکشند؟ چند روز دیگر من باید به تو دعا کنم؟ چقدر دیگر باید متواضعانه به تو التماس کنم؟ برایت گریه کنم؟" (اوه.) حتی، فقط گاهی… خیلی خیلی وقت پیش پرسیدم... که آیا می توانم بروم. و حتی پرسیدم که آیا می توانم برده پوتین شوم، (اوه خدای من.) تا او جنگ در اوکراین (یورین) را متوقف کند. من برای توقف رنج اوکراین (یورین) و توقف جنگ، هر کاری انجام خواهم داد. اما بهشت به من گفت: "اینطوری کار نمی کند. (وای.) حتی اگر او این پیشنهاد را بپذیرد، کارساز نخواهد بود." (اوه. به چه دلیل؟) کارما باید پرداخته شود و در جای مشخص. (آه، بله.) آن حتما نباید کارمای اوکراینی ها (یورینی ها) باشد. این کارمای جمعی جهان است. و یا اینجا یا آنجا اتفاق می افتد. (اوه، بله. بله.) درست مثل اینکه در خانواده یک فرد آسیب پذیر وجود دارد. (بله، استاد.) اگر اتفاقی برای خانه بیفتد، ابتدا فرد آسیب پذیر می میرد. (بله.) نمی تواند فرار کند. (بله، درسته.) […]
اوکراین (یورین)، بمب های هسته ای خود را تحویل داده. فریب خورد تا تمام سلاحهای هسته ای خود را تحویل دهد(درسته.) و حالا چیزی ندارند. آنها آسیب پذیر هستند، در کنار یک شکارچی غول پیکر هستند - کنار روسیه. (درسته.) پس حمله به آنها آسان تر است. (درسته، استاد. وای.) به این شکل است. به همین دلیل است که من برای اوکراینی ها (یورینی ها) گریه می کنم، هرطور که بتوانم به آنها کمک میکنم و تلویزیون مان همچنان از آنها روی آنتن حمایت میکند. (بله، استاد.) و آن کمک میکند، حتی اگر کسی آنرا نبیند. (بله، مطمئنم که اینطور است.) آن در عرصه سیاسی هم کمک می کند، (بله، استاد.) تا به اوکراین کمک شود. (متشکرم.) این واقعیت است. (درسته، استاد.) درنتیجه می توانید ببینید که گاهی اظهارنظرها بلافاصله تغییر میکنند، یا کمک ها تغییر می کنند و انواع چیزهایی که اتفاق می افتد. (درسته.) نه فقط یک بمب روسیه که به مناطق بی ثمر می رود. (درسته، بله.) خیلی چیزهای دیگر. می توانم درموردش یک کتاب طولانی بنویسم اما برای هیچ چیز وقت ندارم. و چه کسی اهمیت میدهد؟ چه کسی؟ تا زمانی که به آنها کمک شود، اهمیتی ندارد که مردم در مورد آن بدانند یا ندانند. (بله.)
به سوال شما پاسخ دادم، درسته؟ (پاسخ دادید، استاد، متشکرم. ممنون، استاد.) من فقط در مورد چیزی از شما پرسیدم و حالا خیلی طولانی صحبت کردیم. خب، پس، خوب است. خدا شما را برکت دهد، خدا حفظ تان کند. (ممنون، استاد، متشکرم.) خدا شما را دوست دارد و من دوستتان دارم. (متشکرم، استاد.) و ضمناً، تمام عشق، تحسین، قدردانی خود را برای همه برادران و خواهران شما، در مرکز و در مکانهای دور، در سراسر جهان می فرستم. (ممنون، استاد.) برای هر کسیکه کاری انجام میدهد - هر کار کوچکی یا برای صلح جهانی، رستگاری دنیا دعا میکند. البته رستگاری جهانی مهمتر از صلح جهانی است، اما من جرأت درخواست بیشتر از این را ندارم.
من در قلبم دعا می کنم که جهان، صلح و رستگاری داشته باشد. رستگاری – یعنی روشن ضمیری، و روح آنها بتواند رستگار شود. (بله، استاد.) حتی اگر بدن فیزیکی آنها به دلیل کارما رنج بکشد. اما سعی میکنم واز بهشت و خدا خواهش میکنم که به من اجازه دهند تا هر چه از دستم بر می آید برای کمک به روح آنها انجام دهم تا بتوانند پس از این بدن فیزیکی، رستگار شوند. (بله، استاد، متشکرم.) البته، چیزهای دیگر هم هست، اما این مهمترین است - اینکه روح آنها رستگار شود. این تمام آرزوهای قلبی من است. (بله، استاد. بخاطر آن تشکر می کنم.) […] برای رستگاری جهان دعا کنید. (بله، استاد. خب.) به نظر میرسد که سلامت جسمانی در هیچ کجا تضمینی ندارد. پس برای رستگاری روحشان دعا می کنیم. (بله، استاد، خب.) جهان وگان، سپس صلح جهانی خواهیم داشت، و بعد رستگاری دنیا، مطابق با آن. متشکرم. (از شما متشکرم استاد.) خداحافظ، عزیزم. (خداحافظ، استاد.)
مهربان ترین استاد، ما با کمال احترام در برابر شما سر تعظیم فرود می آوریم، چرا که سراسر جهان مشمول شفقت، ازخود گذشتگی و فداکاری های بی نظیر شما هستند. ما از صمیم قلب برای رستگاری همه روح ها دعا می کنیم، درحالیکه بشریت توبه می کند و از شیوه زندگی وگان پیروی می کند تا جان همگان نیز در این سیاره شگفت انگیزمان نجات داده شود. باشد که همه ما عشق و قدردانی مان را نسبت به همه موجودات گسترش دهیم و بدین ترتیب جایگاه خود را به عنوان اشرف مخلوقات اثبات کنیم. با آرزوی سلامتی فراوان، امنیت و آرامش همیشگی برای استاد گرانقدر، در محافظت پرمهر همه بهشت های باشکوه.
برای شنیدن داستان های جذاب تر در مورد اشخاص- سگ استاد اعظم چینگ های (وگان) و همچنین برای آشنایی با نحوه ی ارتباط استاد از طریق غذا با این جهان و اطلاعات بیشتر در مورد مزایای تشرف، لطفاً یکشنبه، ۵ فوریه ۲۰۲۳ با ما همراه باشید، در برنامه میان استاد و شاگردان، برای پخش کامل این کنفرانس تلفنی.
همچنین، برای اطلاع بیشتر، لطفاً کنفرانس های قبلی مرتبط میان استاد و شاگردان را بررسی کنید، مانند:
آخرین فراخوان برای اینکه وگان شوید و صادقانه توبه کنید
قدردان بخشش و ارفاق خداوند باشید و به فرمانهای او گوش دهید
رحمت خداوند و دعای جهانی برای یک تغییر کلی در دنیا
بهشت ها به کسانیکه در راه خیرخواهانه ی وگان قدم برمیدارند، یاری میرسانند
بهشت در حال کمک به اوکرایین در جنگی میان خوبی و پلیدی است
و غیره…