در روز یکشنبه، ششم ژوئن، ۲۰۲۱، استاد اعظم چینگ های عزیز ما یکبار دیگر با مهربانی زمانی را از اعتکاف مراقبه ی فعلی خود کنار گذاشتند، تا با اعضای تیم سوپریم مستر تلویزیون درباره ی پیشرفت های دلگرم کننده ی اخیر در میان روحانیون مسیحی جهان صحبت کنند، در حالی که هنوز خواستار مسئولیت پذیری بیشتر در مورد موضوع سوءاستفاده ی کشیشان از کودکان هستند.
آن را در اخبار خواندم. اکنون شرایط کمی بیشتر پیشرفت کرده. من دیروز و روز قبلش خواندم که رئیس کلیسای انگلستان، (بله، استاد.) کشیش "ولبی"، از برخی قربانیانی که کلیسای انگلستان از آنها سوءاستفاده کرده عذرخواهی نموده. (اوه، وای.) شاید شما آن خبر را دیده اید. آیا کسی از شما آنرا دیده است؟ (بله، استاد.) خوب است، خوب، خوب.
و همچنین، رئیس کلیسای کاتولیک در آلمان، نامه ای نوشت و از پاپ خواسته اجازه استعفا به او بدهد (بله.) زیرا می گوید بیش از حد شرمنده است و اگر ساکت بماند یا کاری انجام ندهد احساس گناه می کند، آنوقت یعنی این موضوع را نادیده گرفته. و اینکه او درک کرده که به دلیل تلاش برای حفظ نام و آبروی کلیسا، به این مشکل اعتنا نکرده است، و احساس یک گناه دسته جمعی دارد یا چیزی شبیه به آن. (بله، استاد.) فکر می کنم شاید بعضی از شما آن را خوانده باشید. (بله.)
(Cardinal Marx: برای من، این کلا در مورد مشارکت در مسئولیت پذیری بخاطر آنچه در کلیسا اتفاق افتاده، میباشد که قرار است مکانی برای شفا و بهبودی باشد، که قرار است مکان امید باشد، که قرار است مکان اعتماد باشد. بنابراین مهم است که متوجه موضوعی شویم و آن ضعف و قصور فردی تک تک مسئولین است. اما فقط روی مسئولین تمرکز کردن کافی نیست. این اقدام ضروری است و اتفاق خواهد افتاد، در کلیساهای دیگر هم چنین میشود، همچنین در حوزه ما، ولی این مسئولیت خود نهاد و سازمان هم هست. من واقعا به یک دوره و عصری جدید از مسیحیت اعتقاد دارم و برایم هیچ شکی در آن وجود ندارد. اما این فقط وقتی رخ میدهد یا بهتر خواهد شد که كلیسا خود را دوباره بازسازی کند و از این بحران هم درس بگیرد. من مطمئنم که این جامعه به صدای انجیل نیاز دارد، اما برای این منظور به کلیسایی نیز نیاز هست که همیشه در حال احیای خود باشد و سعی کند... )
در واقع کار ما نتیجه ای دارد. ولی آنقدر زیاد که من می خواهم نیست اما موجهایی را بوجود می آورد. چیزهایی را به حرکت می اندازد. (بله، استاد.)
کلیسای انگلستان بسیار بزرگ است. تقریباً با واتیکان برابر است. (بله، استاد.) آن متعلق به کاتولیک ها یا هر چیز دیگری نیست. بلکه مستقل است.
پس دو نفر از رهبران بزرگ کلیسا عذرخواهی کرده اند. و کاردینال می خواست که بخاطر این سوءاستفاده شرم آور بسیار زیاد، استعفا دهد. (بله، استاد.) فقط چند کشور گزارشی در این مورد دادند. بسیاری از کشورهای دیگر گزارشی ندادند، اما این به این معنا نیست که در آنجا این اتفاق نیفتاده. (بله، استاد.) این شیطان در خانه خداوند است، حقیقتاً اینطور است. آنها در این مورد اقدام میکنند، حداقل برای اینکه نشان دهند که قدری شرم و نجابت دارند و اعتراف میکنند و حداقل کاری در حد خودشان انجام میدهند. اما این خیلی کم است، خیلی دیر است. وی حتی گفت که کلیسا حتی به "بن بست" رسیده است، اینرا باور می کنید؟ (وای.)
مردم آلمان اینطور هستند، آنها مستقیم به موضوع می پردازند. وقتی آنها چیزی میگویند و منظورشان واقعا همان است. پس کلیسای کاتولیک یک مسئولیت و گناه جمعی دارد و کلیسا به یک "بن بست" رسیده است، این همان چیزی است که او برای پاپ نوشت. تعجب می کنم که این [نامه] چطور برای عموم مردم افشا شد. شاید او آن را در شبکه های اجتماعی گذاشته باشد، یا چنین چیزی و نه اینکه فقط آن را برای پاپ فرستاده باشد.
نام آنها کاردینال راینهارد (مارکس) و رئیس کلیسای انگلستان، اسقف اعظم (جاستین) ولبی است. او از قربانیان آزار دیده عذرخواهی کرد.
عذرخواهی چه فایده ای دارد؟ آنها در تمام این مدت به آن دامن زدند، آن را نادیده گرفتند و از آن چشم پوشی کردند، در سکوت یا... سکوت کردن، تقریباً مثل اینست که آن را پذیرفته باشند. (بله، استاد.) فقط چون اگر کاردینال یا کشیش کمتری داشته باشند، آنوقت قدرت کمتری خواهند داشت. پس همه اینها را حفظ میکنند تا آبروی کلیسا را حفظ کنند و درد و رنج بچه های کوچک را که در چنین شرایطی بسیار ناتوان و ترسیده اند را بارها و بارها نادیده می گیرند. این فقط یک بار، دو بار نیست. و مهم نیست که چند بار رخ داده، آن کاری نفرت انگیز است، (بله، استاد.) شیطانی است، پلید است.
آنها فقط بچه های کوچکی هستند، بعضی از آنها حتی ۱۳ ساله اند یا همین حدودها! خدای من، این چقدر می تواند شیطانی باشد! در تمام این دهه ها، کلیسا همچنان به موجودیت خود ادامه داده و به این شیوه شرور در خانه خداوند ادامه می دهد و فاسد است. این قابل قبول نیست! (بله، استاد.) آنها از کودکان سوءاستفاده می کنند زیرا کودکان قربانیان آسان تری هستند. آنها مانند شکارچیان، ضعیفان، مطیع ها، بی دفاع ها و بیگناهان را آزار می دهند. اگر بچه ها به خانه بیایند و چیزی بگویند، والدین حتی ممکن است آن را باور نکنند و بچه را سرزنش کنند یا سکوت کنند.
یا آنها (کشیشان) این بچه ها را تهدید میکنند که سکوت کنند وگرنه... (بله، استاد.) و حتی از پسرهای یتیم سوء استفاده میکنند. آه! چقدر زشت می تواند باشد، خدای من! ما این را، کلیسای خدا می نامیم، و کلیسای مسیحیت، کلیسای کاتولیک ها، یا انواع اسامی مقدس. ما بنوعی نزول کرده ایم به پایین ترین سطح ممکن! (بله.) این وحشتناک است، و آنها همچنان وجود دارند و رشد می کنند و موفق میشوند، تجارت میکنند و و انواع منافع و مزایا و افتخارات و این چیزها را کسب میکنند. چقدر شرم آور!
و در همین حال، دختر خیابانی صادق مورد آزار و اذیت قرار گرفته، سرکوب میشود، به او لقب هایی داده میشود و مورد تحقیر واقع می شود. (بله، استاد.) چون بعضی از دختران نمی دانند چه کاری باید انجام دهند. شاید خانواده آنها فقیر باشد و آنها فقط باید تنها دارایی خود را بفروشند. منظورم این نیست که اینکار را تأیید کنم. منظورم این نیست، که کار خوبی است. اما چه تفاوتی بین آنها و افراد شرور در خانه خداوند وجود دارد؟ چرا این به اصطلاح کارگران جنسی صادق را محکوم کنیم؟ آنها این کار را می کنند، چون باید خرج خود را دربیاورند و برخی از افراد به آنها احتیاج دارند. (بله، استاد.) اما کشیشان در کلیسا، نیازی به این کار ندارند. (به هیچ وجه.) و بچه ها نیز به آنها احتیاجی ندارند، که این کار را با آنها بکنند. (نه) می بینید؟ (بله، استاد.) بنابراین به این شکل، به نظر فروتنانه من، کارگران جنسی، دختران خیابانی، حتی از شرافت بیشتری برخوردار هستند. (بله، استاد.)
برای چه چیزی سعی می کنید از اعتبار کلیسای خالی محافظت کنید، درحالیکه منظور و هدف خود را انجام نمیدهد؟ کلیسا برای مردم است، نه مردم برای کلیسا. (بله، استاد.) کلیسا برای محافظت از اخلاقیات، فضایل و ایمان مردم است. اخلاقیات و فضایل جهت زندگی در جامعه، و اینکه با همه موجودات هماهنگ باشیم و ایمان، برای بیاد آوردن و پرستش خدا. اگر آنها به این نوع کار شیطانی ادامه دهند و به کودکان کوچک بی گناه، بی پناه و بی دفاع آسیب برسانند، کلیسا در راستای هیچ کدام از این اهداف خدمت نکرده. متوجه منظورم هستید؟ (بله، استاد.)
بنابراین، اگر کلیسا به شکلی که باید عمل کند، عمل نکند، برای چه چیزی وجود دارد؟ فقط هر روز تکرار کتاب مقدس و سرودهای مذهبی یا هر چیز دیگری چه فایده ای دارد؟ (بله.) وقتی یک فنجان کثیف است، چگونه میخواهید اکسیر را داخل آن بریزید، یا یک نوشیدنی زیبا در آن بریزید؟ و چگونه آن را می نوشید؟ آن هنوز کثیف است. (بله، استاد.)
من به این دو رهبر کلیسا بسیار احترام می گذارم، کشیش اعظم كلیسای انگلیس و کشیش اعظم کلیسای کاتولیک آلمان. من خیلی به آنها احترام می گذارم. حداقل آنها به اندازه کافی شریف هستند که عذرخواهی کنند. اما این برای من کافی نیست. این برای جبران تمام احساسات دردناک و زخمهای روحی همه این هزاران یا ده ها هزار کودک و موارد دیگر که کشف نشده اند، کافی نیست. آنرا نمیتوان هرگز جبران کرد، هرگز. (بله، استاد.)
و خیلی کم است، همچنین خیلی دیر. اما حداقل آنها کاری برای وجدان خود، برای خودشان انجام دادند. حداقل چشم خود را روی ادامه این کار شیطانی نبستند. حداقل سعی نکردند سرپوش بگذارند. اگر یک سرطان از درون بدن به بیرون تراوش کند، مهم نیست که با چه نوع لباس زیبایی آن را بپوشانید، آن در داخل هنوز یک سرطان است. (بله بله، استاد.) آن فقط در داخل بدن نیست، بلکه دیگر روی پوست تراوش کرده است. و بوی آن بسیار... چه میگویند؟ بوی چرک میدهد. (بله، استاد.) بوی منزجر کننده ای دارد. و هنوز سعی دارید آنرا با پارچه زربفت، نقره ای و ابریشمی، ساتن و تور زیبا یا هر لباس گرانقیمتی بپوشانید. چه فایده ای دارد؟ (بله، استاد.) هر فرد عادی، حتی با ذکاوت بسیار کم و هوش حداقل نیز می تواند درک کند که آن قابل قبول نیست، قابل بخشش نیست. (درست است.) نه اینکه آنرا ببخشند و هنوز ادامه دهند به قیمت سایر کودکان کوچک، در زمان گذشته، حال و در آینده!
من خیلی عصبانی هستم. به شما گفتم، وقتی موضوع حیوانات و کودکان باشد، من یک استاد عصبانی هستم، زیرا آنها درمانده ترین و آسیب پذیرترین هستند. (بله، استاد.) امروز نتوانستم کنفرانس ویدیویی انجام دهم. حتی تقریبا مکالمه تلفنی هم مقدور نبود، اما مجبور بودم. من مجبور بودم در این مورد با شما صحبت کنم تا بیشتر بفهمید که چرا عصبانی هستم. (بله، استاد.) و چرا این موارد، سرطان جامعه، سرطان جهان، سرطان جهان بزرگ هستند، سرطان بزرگ، بزرگ، بزرگ، بزرگ بزرگ، زشت، پلید که باید قطع و بریده شود. در غیر این صورت، کل جهان را آلوده می کند.
و اگر اینگونه ادامه پیدا کند دیگر کسی به تعالیم عیسی اعتقاد نخواهد داشت. ضرر آن بیشتر خواهد بود. آیا متوجه میشوید؟ (بله، استاد.)
انکار یک سرطان یعنی اینکه بدنبال درمان و تلاش برای بهبودی آن نباشید. بنابراین، آنها باید کاری آشکارتر از این انجام دهند، واضح تر از اینکه فقط کمی اینجا و آنجا کاری بکنند و فقط قول دهند، و هیچ کاری در تمام این سالها، تمام این دهه ها انجام ندهند. و چند هزار کودک دیگر پسران کوچک، دختران کوچک، باید رنج بکشند، تا آنها دهان خود را باز کنند و کاری انجام دهند؟
ببینید که آنها در پشت درهای بسته چه می کنند، بچه های ضعیف کوچک را مجبور می کنند، آنها را مورد ظلم قرار میدهند، آنها را له می کنند، حتی عزت و آرامش بچه های کوچک را از بین می برند. و این بچه های کوچک در تمام عمرشان ضربه روحی خواهند دید. و تعجب نکنید اگر آنها مجرم شوند به خاطر نفرت از این سیستم "تقدس" که فقط به ایمان و معصومیت آنها خیانت میکند و زندگی آنها را نابود می کند. متوجه منظورم هستید؟ (بله، استاد.) اوه، من نفس کم آوردم، خیلی عصبانی هستم. این یک ظلم و قلدری یک طرفه است. یک طرفه است. چون بچه ها در این مورد کاری نمی توانند بکنند. (بله، درست است.) آنها حتی اجازه یا موافقت شان را کسب نمی کنند، ابدا. این کاملا یک...، چطور می گویید... (سوء استفاده.) سوء استفاده البته، اما این کلمه از نظر من کافی نیست. نمی توانم کلمه بهتری پیدا کنم. "سوء استفاده"، "آزار و اذیت" کافی نیست. این شیطانی است. متوجه منظورم میشوید؟ (بله، استاد.) این جنایت است!
خب، کمی حالم بهتر شد. حداقل چیزی در حال تغییر است. این چیزی است که می خواهم به شما بگویم. (بله، استاد.) در صورتی که خبر را نخواندید. من مدت زیادی است که نخوانده ام، اما گاهی اوقات من هم کمی می خوانم. فقط تیترها را در موبایلم میخوانم.
همچنین، "دولت ایرلند عذرخواهی کرد پس از اینکه تحقیقات دریافت که..." در آن مقاله ی کلیسا نوشته شده بود و من وقت نداشتم که همه اینها را بخوانم.
مسلمه، مدت ها پیش، برخی از کلیساها در آمریکا نیز عذرخواهی کردند، یا کاری انجام دادند. اما خیلی کم. (بله، استاد.) خیلی کم. من تعجب می کنم که چرا قانون نیز کاری انجام نمی دهد. زیرا اگر مردان عادی بیرون کودکان را آزار دهند، آنها را به زندان می اندازند. (بله.) و در اینجا، مسئله کلیسا است، محترم ترین محترم ها، مقدس ترین مقدس ها، کسانیکه به خود افتخار میکنند، حرفهای بزرگ میزنند، پول در می آورند، در راحتی زندگی میکنند و این کارها را با بچه ها انجام می دهند! و قانون نیز هیچ کاری نمی کند!
احساس نمی کنید که عجیب و غریب است؟ (بله.) (قابل قبول نیست، استاد.) غیر قابل قبول است! چطور آنها هنوز با غرور راه میروند، و حرف های بزرگ میزنند؟ و سرشان را بالا می گیرند؟ و مورد احترام افراد دیگر هستند؟ من این جامعه را درک نمیکنم، شما درک میکنید؟! (نه، استاد.) دولت ها چه می کنند!؟ و کلیساهای به چه درد میخورند؟ چنین الگوهای بد، کثیف و شنیعی! و ادامه می دهند! و هیچ کس کاری نمی کند! فقط کمی اینجا و آنجا، و سپس آن را زیر فرش پنهان میکنند. (بله.) بنابراین قانون اصلاً عادلانه نیست. جای تعجب نیست که بسیاری از شهروندان قانون را رعایت نمی کنند. چون قانون به عدالت خدمت نمیکند!
و جای تعجب نیست که بسیاری از افراد کلیسا را ترک کردند، زیرا آنها دیگر به نماینده کلیسا اعتقاد ندارند. و امیدوارم آنها خدا را ترک نکنند. امیدوارم که آنها فقط کلیسا را ترک کنند اما خداوند را در قلب شان ترک نکنند. (بله، استاد.) زیرا کشیش باید یک الگوی خوب باشد.
چرا اینگونه به بچه های کوچک بی گناه آزار و اذیت میرسانند و تعرض و ظلم میکنند و از آنها سوء استفاده میکنند و آنها را میکشند؟
به نظرم جایی هم خواندم که گورهای دسته جمعی وجود دارد که آنها در جایی کشف کردند... (در کانادا، استاد.) این اتفاق افتاده، درست است؟ (بله، استاد.) اوه خدای من. پس این بدان معنی است که سوء استفاده و کشتن هم بوده. (بله.) گاهی اوقات کودکان ناپدید می شوند، هیچ کس حتی نمی تواند آنها را پیدا کند. همه اینها، در برابر چشم قانون است! و الهه ی عدالت چشم بسته است. و فقط یک کفه ی ترازوی عدالت بالا میرود. برای کودکان ضعیف، فروتن، ناتوان، بی پناه و معصوم، هیچ قانونی برای آنها وجود ندارد. اما برای کلیسای قدرتمند، قانون برای آنهاست! این چیزی است که من می بینم، و این قابل قبول نیست. ابدا و هرگز! هرگز! آه، من از همه اینها متنفرم! من بعضی اوقات بخاطر این خوابم نمیبرد، و فکر می کنم که این بچه ها (در چنان شرایطی) چه قدر ترسیده بودند. یا در چنین موقعیتی می ترسند، یا خواهند ترسید. در یک گوشه ای، در جایی تاریکی، آنها هر کاری که خواستند با آنها کردند، و کسی آنجا نیست که از آنها دفاع کند، از آنها محافظت کند، و اصلا کاری برای آنها انجام دهد. خودتان را جای آنها بگذارید. (بله، استاد.) خودتان را جای آنها بگذارید.
می توانم در این مورد تا ابد صحبت کنم. اما فکر می کنم به قدر کافی صحبت کردم. موردی هست که بخواهید اضافه کنید؟
( استاد، ) بله. (مردم چه کاری می توانند انجام دهند زیرا... این مسائل زمان طولانی است که اتفاق افتاده و هر از چند گاهی یک عذرخواهی می شود، اما آنها کاری انجام نمی دهند. و من می خواهم بدانم آیا کاری هست که مردم بتوانند انجام دهند که جلوی این امر را بگیرد. )
آنها باید چنین کنند. آنها باید شکایات خود را به قانون ارائه دهند. آنها باید بخاطر فرزندان شان برخیزند. یا خود بچه ها باید آنرا بیان کنند. اما برای آنها خطرناک است. بچه ها ترسیده اند. (بله، استاد.) زیرا کودکان می دانند این افراد بسیار قدرتمند هستند. آنها می توانستند بچه ها را بکشند. حتما آنها را تهدید کرده اند که سکوت کنند. اگر بعضی از کودکان فریاد بکشند یا شاید تهدید کنند که میروند به والدین می گویند، احتمالا آنها را ساکت کرده و میکشند. (بله، استاد.) (وای.)
پس بسیاری از موارد هرگز آشکار نمی شوند. من مطمئن هستم که ده ها هزار یا صدها هزار نفر دیگر، در بسیاری از گوشه های دور افتاده ی دنیا وجود دارد. در بسیاری از گوشه های جهان، در همه جا کلیسا وجود دارد و در همه جا کشیش وجود دارد.
کشیش ها برای مردم بسیار مهم هستند، زیرا به آنها متوسل میشوند. به خصوص کودکان، آنها آسیب پذیر، و تأثیرپذیر هستند. آموختن به آنها آسان است- چه خوب، چه بد.
بله، خیلی خب. چیزی حداقل در حال تغییر است. بسیار کند است، اما بهرحال تغییر میکند. من آن کشیش آلمانی را دوست دارم. حداقل او صادق است. (بله، استاد.) و اکنون آن را درک کرده. او فهمید که با تلاش برای حفاظت از اعتبار کلیسا، در این گناه جمعی مشارکت دارد، و فهمید که اصلا خوب نیست.
حالا، یک خبر دیگر هم هست. این یکی بود و خبر دیگر درباره آقای "کوئومو"، فرماندار نیویورک است. "کوئومو"، یادتان هست؟ (بله.) او به آزار و اذیت جنسی متهم شده بود، (بله.) و حتی به پنهان کردن "کووید". (بله، استاد.) اما من برای شما توضیح داده ام که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. من قبلاً برای شما توضیح دادم، (بله، استاد.) که در ابتدا، هیچکس در مورد کووید-۱۹ چیزی نمی دانست. حتی متخصصانی مانند دکتر فاوسی گفتند که آن چیزی نیست، فقط یک باکتری است و حتی آنفولانزا از آن نگران کننده تر است. نیازی به پوشیدن ماسک و سایر موارد نیست. حتی علناً این حرف را زد. و بعداً گفت، آه، باید ماسک بزنید، و ماسک دوتایی بزنید. بنابراین بسیاری از مردم، بسیاری از سناتورها، حالا میخواهند که او برود. او دیگر زیاد محبوب نیست. این چیز دیگری است. (بله، استاد.) بنابراین حتی اعضای حزب آقای کوئومو، یعنی بسیاری از دموکرات ها، قبلاً او را به نوعی متهم میکردند، او را به چالش می کشیدند. و حالا آنها تغییر کردند و از او نمی خواهند تا استعفا دهد بلکه او را حمایت می کنند و در مطبوعات، کنفرانس های مطبوعاتی او را ستایش می کنند.
حدس می زنم اکنون برای آنها بیشتر واضح شده. یا شاید آنها اخبار فوری (اخبار شبکه ما) را تماشا کرده اند، خدا کند. می دانید، صحبت های من را تماشا کردند. شاید. افراد زیادی ما را تماشا می کنند، شاید آنها یکی از بینندگان باشند.
تلویزیون ما بسیار جذاب است - بسیار صادق، بسیار رنگارنگ، بسیار زیبا. و بسیار سودمند، بسیار مفید. (بله، استاد.) بنابراین، اگر کسی آنرا تماشا کند، خدمت بزرگی به خودشان می کنند. (بله.) جدا از اینکه بیشتر مطلع میشوند، مقداری برکت هم میگیرند، که برای خودشان خوب است. (بله، استاد.) بنابراین می بینید که آقای کوئومو هم اکنون از مزایایی برخوردار است. (بله.) بقیه اکنون تغییر رویه دادند و اکنون کاملاً برعکس شدند و او را ستایش می کنند.
آیا در مورد فرماندار نیوسام، کالیفرنیا چیزی شنیدید؟ پیشرفت جدیدی در مورد او وجود دارد؟ (نه، استاد.) مردم هنوز او را بیرون نکرده اند؟ آنها نباید این کار را کنند. این می تواند مضر باشد و غیرعادلانه و غیرمنصفانه. ما دیگر چیز زیادی نمی شنویم، دیگرسر و صدای زیادی درباره ی او نیست. امیدوارم همه چیز برای او خوب پیش برود، درست مثل آقای کوئومو (بله، استاد.) از نیویورک.
به هر حال، فقط می خواستم در مورد همه اینها به شما بگویم. (متشکرم، استاد.) تا شما بدانید شاید کار شما ثمراتی بار آورده است. (بله، استاد.) اگر اینگونه نباشد هم مهم نیست، حداقل ما تمام تلاش خود را می کنیم. (بله، استاد.)
اجر هر کاری با موفقیت آن سنجیده نمی شود. آن با تلاش شما اندازه گیری می شود، با خلوص شما، تمایل حقیقی شما برای درست انجام دادن این کار برای یک هدف شریف. بنابراین مهم نیست اگر ما هیچ ستایشی در این زمینه دریافت نکنیم. اما به نظر من واضح به نظر می رسد. مثل دفعه قبل که درمورد اسرائیل و فلسطین با شما حرف زدم. آنقدر خوب است که دنیا شاید بتواند کمی نظم بیشتر بگیرد، روشن ضمیری و وجدان بیشتر. (بله، استاد.)
( استاد، به نظر می رسد بسیاری از افراد در کلیسا یا حتی سیاستمداران در حال تماشای سوپریم مستر تلویزیون هستند و از سخنان شما تعلیم می گیرند. ) شاید. (آیا افراد بسیار دیگری هستند که بیننده ما هستند و این قدرت را دارند، قدرت تغییر شیوه خود و بهبود اوضاع را دارند؟ )
بعضی از آنها. بعضی از آنها اینگونه خواهند بود. بعضی از آنها این کار را می کنند. و امیدوار باشیم، تعداد بیشتری باشند. (بله، استاد.)
صادقانه سپاسگزار شما هستیم، رحیم ترین و با شهامت ترین استاد، بخاطر اینکه همیشه از حقیقت مسلم از طرف آسیب پذیرترین ها سخن می گویید. ما برای بشریت امیدهای والایی داریم، و به خصوص برای آنهایی که در سمت های تاثیرگذار رهبری هستند، تا با حمایت خداوند با چالش های خود رو به رو شوند و بر آنها غلبه کنند، و کودکان و حیوانات معصوم را گرامی بدارند. باشد که استاد عزیز همواره در سلامتی کامل و در حفاظت قدرتمند تمام موجودات نیکخواه کیهانی باشند.
برای پخش کامل این کنفرانس با استاد اعظم چینگ های، لطفاً بعداً با برنامه «میان استاد و شاگردان» همراه باشید.